بچه هم بچههای قدیم!
نگرانی والدین در مورد ادب و احترام در نسل نوجوان
یادم میآید زمانی که نوجوان بودم، شاخصهای احترام و ادب برای ما مشخص بود؛ مثلا به ما میگفتند: «پایتان را جلوی بزرگترها دراز نکنید، با دهان پر حرف نزنید یا صدایتان را برای پدر و مادرتان بلند نکنید و ...» در واقع در ذهن ما چهارچوبهایی وجود داشت که میبایست رعایت میکردیم.
اما امروزه، هم نوجوانان و هم چهارچوبهای اخلاقی تغییر کردهاند و والدین نگرانند که با این معضل چه کنند. سوالشان هم این است که چرا هر زمانی که میخواهیم با فرزندمان حرف میزنیم، عصبانی میشود، پرخاشگری کلامی میکند و حتی گاهی درگیری فیزیکی پیش میآید؟ یا چرا در جمع دوستانش بهراحتی از الفاظ رکیک استفاده میکند؟
فرایند تربیت فرزند
در اینجا بهتر است به اصل تربیت برگردیم. فرایند تربیت فرزند باید از قبل تولد شروع شود. تحقیقات متعددی این موضوع را ثابت کردهاند که مادران در دوران حاملگی، اگر درگیر تشویش و اضطراب شوند، این حال بد بهطور مستقیم بر فرزندشان تاثیر دارد.
بنابراین در وهلهی اول، زن و شوهر باید حتی قبل از بچهدارشدن، با احترام و ادب با هم برخورد کرده و این موضوع را به عنوان یک ارزش بسیار مهم بین خودشان رعایت کنند.
در وهلهی دوم و در دوران کودکی، یعنی در سن دبستان هم والدین باید تلاش کنند تا در حد ممکن و در زمینههای مختلف به نظر فرزندشان احترام بگذارند و با صبر و حوصله با او برخورد کنند تا تصویری مثبت و لطیف از والدین در ذهن او تثبیت شود.
اما متاسفانه گاهی طی صحبت با بعضی از کودکان یا از روی نقاشیهایی که میکشند میتوان متوجه شد که آنها هویت و تصویر مثبتی از نقش پدر و مادر در ذهنشان ندارند؛ مثل کودکی که در نقاشیهایش پدرش را عصبی و با سری قرمز و برافروخته کشیده یا کودکی که تصویر مادرش را جوری کشیده که سرشار از خشونت است!
لذا نکتهی مهم اینجاست که زن و شوهر عصبی و پرخاشگر و بیحوصله، هرگز پدر و مادر خوبی نخواهند بود و فرزندانی با سلامت روانی تحویل جامعه نخواهند داد. یادتان نرود که کودکان از راه چشم میآموزند و تربیت میشوند، نه از راه گوش؛ یعنی آنها چیزی را که از والدین میبینند یاد میگیرند، نه آن چیزی را که والدین توقع دارند. در واقع فرزند شما همانی میشود که شما هستید، نه آنی که شما میخواهید!
در وهلهی سوم به مرحلهی نوجوانی میرسیم که موضوع بحث اصلی ماست. بنا بر توضیح ابتدایی، ماجرای تربیت در نوجوانی، از کودکی شروع میشود. اما نوجوان و نوجوانی بسیار پیچیدهتر از کودک و کودکی است. فرد در سن نوجوانی دستخوش بلوغ و ترشح هورمونهایی میشود که تا حد زیادی روی آنها کنترلی ندارد و همین موضوع سبب میشود که به طور مستمر و مکرر، خلقوخوی او تغییر کند و هر لحظه یک نقابی به صورت بزند تا کمکم هویت و شخصیت اصلی خود را پیدا کند. حال بیایید به این سوال پاسخ دهیم: به جز نقش خانواده، چه عواملی در کمرنگ شدن ارزش ادب بین نوجوانان نقش دارند؟

عوامل موثر در کمرنگشدن نقش ادب و پرخاشگری در نوجوان
- الگوگیری یا همانندسازی یکی از خصلتهای سن نوجوانی و بلوغ است. اما امان از زمانی که نوجوان بر اساس این ویژگی، از افراد نادرستی الگو بگیرد و بخواهد مانند آنها رفتار کند. متاسفانه امروز در اکثر فیلمهای سینمایی، نقش اول فیلم، هم مودب نیست، هم سیگاری گوشهی لب دارد و هم شخصیتی عصبی و پرخاشگر را نمایش میدهد. در حیطهی موسیقی و در سبک رپ یا سبکهای دیگر هم خواننده به جز شکل و ظاهر نامتعارف خود، از ابتدا در حال فحاشی و تهدید است! یا مثلا در عرصهی ورزش، متاسفانه بعضی از ورزشکاران شاخص، حتی در کشور ما، درگیر مشکلات اخلاقی هستند. پس در نهایت بر سر نوجوانی که میخواهد از این افراد الگو بگیرد، چه میآید؟
- گاهی پرخاشگری کلامی یا بیادبی نوعی اعتراض و رنج درونی است. دلیل این موضوع هم بسیار مهم است. مثلا اعتراض به رفتار تبعیضآمیز والدین، شکایت از محدودیتها و تنبیههای تحمیلشده از سوی آنها یا جامعه و یا رنج حاصل از تخریب غرور و تحقیری که نوجوان تحمل کرده از نمونههای قابلتوجه هستند. نوجوان، بر خلاف ظاهر قدرتمندش، بهشدت موجودی لطیف و حساس است که غرور و عواطفش خط قرمزهایی هستند که اگر خدشهدار شوند ممکن است او دست به پرخاشگریهای کلامی و غیرکلامی یا رفتار غیرمودبانه بزند.
- نداشتن مهارتهای ارتباطی در نوجوان باعث میشود که گروه همسالان و دوستانش او را نپذیرند و همین موضوع میتواند چنان حس حقارتی را در نوجوان ایجاد کند که در نهایت یا با خشم علیه دیگران برونریزی شود و یا با خشم علیه خود (خودکشی). بنابراین نوجوان برای تعامل با دیگران و شرکت در گروههای دوستانه نیازمند داشتن مهارتهای ارتباطی است.
- بیتوجهی رسانههای رسمی کشور به موضوع ادب و تربیت مدرن یکی دیگر از عوامل مهمی است که باید به آن توجه کرد. صداوسیما موظف است در قالب برنامههای آموزشی، فرهنگ ادب و نزاکت اجتماعی را نهادینه کند. مانند کشور ژاپن یا فیلیپین که بهشدت روی آموزش رفتار مودبانه حساس هستند. رسانهها در تمام دنیا بهشدت تاثیرگذارند و شخصیت نقش اول فیلمها به سرعت در بینندگان نوجوان نمود پیدا میکند و الگوگیری میشود. پس لازم است در کنار برنامههای طنز و مفرح، برنامههای آموزشی ارزندهای هم ساخته شود.

با فرزند پرخاشگر و بیادب چه کنیم؟
- او را درک کرده و فضای عاطفی امنی را برایش ایجاد کنید تا بتوانید ریشهی خشم او را پیدا کنید.
- زیاده از حد او را نصیحت نکنید، زیرا این کار خشمش را دو برابر میکند.
- هرگز او را با دیگران مقایسه نکنید. معمولا نوجوان نسبت به کسی که با او مقایسه میشود، احساس خشم یا نفرت درونی پیدا میکند.
- در زمان و مکان مناسب به او نزدیک شوید و سر صحبت را باز کنید. برای مثال، به بهانهای او را از خانه بیرون ببرید، با او قدم بزنید یا با ماشین دوری زده و صحبت کنید.
- هرگز او را قضاوت نکنید. نوجوانان از قضاوتشدن بیزارند و به دلیل پایینبودن آستانهی تحملشان، ممکن است در برابر آن واکنش نشان بدهند.
- تا حد ممکن از برخورد فیزیکی بپرهیزید و هرگز او را تهدید نکنید. صبر کنید تا آرام شود و آهستهآهسته به او نزدیک شوید.
- سعی کنید با او دوست باشید. البته این بدان معنا نیست که با او قلیان بکشید یا ... بلکه منظور این است که صمیمیتی در چهارچوب احترام داشته باشید و بگذارید فرزندتان با شما احساس راحتی داشته باشد.
- داشتن یک مشاور و روانشناس برای هر خانواده و فردی واجب است. لذا بهتر است در این شرایط از مشاورین برجسته کمک بگیرید.
جمعبندی
از آنجا که فرایند تربیت از زمان جنینی آغاز شده و تا پایان عمر ادامه دارد، توجه به آن برای همهی سنین و به خصوص سن نوجوانی از اهمیت بالایی برخوردار است. رعایت ادب و همچنین پرهیز از هرگونه واکنش افراطی و خشن هم از اصول اولیهی تربیتی در بین انسانهاست، چون به نوعی، هم با زندگی فردی و هم با زندگی اجتماعی آنها سروکار دارد و تاثیرگذار است. پس رعایت نکاتی از جنس مطالب مطرحشده برای ارتقاء سطح کیفی تربیت در این باره میتواند برای بسیاری از خانوادهها مفید بوده و چراغ راهی باشد برای ارتباطی سالمتر و دوستانهتر با نوجوانی که در ابتدای راه پرپیچ و خم زندگی ایستاده است.
نویسنده : علی ملایی/ روانشناس
تفاوت تنهایی واقعی با احساس تنهایی
دوازده پیام موفقیت - آذر ۱۴۰۴
مبادا به نجنگیدن برای آرزوهایت عادت کنی!