
روز پیوند اولیا و مربیان؛ مشارکتی فراموششده یا فرصتی طلایی؟
مدرسه، خانه دوم نیست... اگر خانه اول فراموش شود
سالهاست که میگوییم "مدرسه خانه دوم فرزندان ماست"، اما آیا این به معنای آن است که مسئولیت تربیت را تنها بر دوش معلمان بگذاریم؟ یا شاید انتظار داریم والدین، بدون آگاهی از روان کودک و فضای آموزش، نقش مربی را ایفا کنند؟
در این میان، حلقهی گمشدهای به نام ارتباط فعال و سازنده بین خانه و مدرسه وجود دارد و روز پیوند اولیا و مربیان، یادآوری این حقیقت است که برای تربیت یک نسل سالم، همکاریِ آگاهانه و دوطرفه ضروریست.
روز پیوند اولیا و مربیان؛ چه روزی و با چه فلسفهای؟
روز ۲۴ مهر در تقویم رسمی ایران، به عنوان «روز پیوند اولیا و مربیان» ثبت شده است. این روز، نماد اهمیت تعامل، همفکری و همافزایی میان خانوادهها و نظام آموزشی کشور است.
فلسفه این روز بر پایه یک اصل ساده ولی عمیق است: هیچکس بهتنهایی نمیتواند آیندهی فرزندی را بسازد. نه خانواده، نه مدرسه؛ مگر اینکه در کنار هم، با هم، و برای هم کار کنند.
اهمیت واقعی پیوند خانه و مدرسه
وقتی اولیا و مربیان به جای نظارهگر بودن، به همکار آموزشی و تربیتی یکدیگر تبدیل شوند:
- فرزند حس امنیت، ثبات و حمایت بیشتری را تجربه میکند
- رفتارها و چالشهای کودکان، بهتر و سریعتر شناخته و مدیریت میشود
- انگیزه تحصیلی و مشارکت اجتماعی دانشآموزان افزایش مییابد
- مدرسه تبدیل به محیطی مشارکتی، نه صرفاً دستوری میشود
- والدین هم احساس تعلق و آگاهی بیشتری نسبت به دنیای فرزندشان پیدا میکنند
بهعبارتی، پیوند خانه و مدرسه، پایهگذار تربیت انسانهای توانمند، باهوش هیجانی و مسئولیتپذیر است.
آسیبشناسی: چرا این پیوند در عمل ضعیف است؟
با وجود تأکیدهای فراوان، همچنان در بسیاری از مدارس کشور، جلسههای اولیا و مربیان تبدیل به یک فرم تشریفاتی شدهاند:
- گاهی بهجای همفکری، با سرزنش یا گزارشخوانی یکطرفه مواجهیم
- زمان کافی برای گفتوگوی واقعی فراهم نمیشود
- والدین، به دلایل مختلف (شغلی، فرهنگی، یا اعتماد پایین به مدرسه)، مشارکت فعال ندارند
- مربیان، ابزار و آموزش کافی برای برقراری ارتباط مؤثر با اولیا را ندارند
- ساختار اداری آموزش و پرورش، اغلب فضایی خشک و غیربومی برای این مشارکت ایجاد میکند
نتیجه؟
فاصلهی ذهنی و عملی بین خانه و مدرسه روزبهروز بیشتر میشود. و در این میان، دانشآموز تنهاترین فرد ماجراست.
چطور پیوند اولیا و مربیان را واقعی، مؤثر و زنده کنیم؟
برای جاندار کردن این رابطه، نیاز به بازتعریف نقشها و ابزارهای ارتباطی بهتر داریم.
پیشنهادهایی برای والدین:
- به جلسات مدرسه با ذهنی باز و شنوا وارد شوید
- انتقادها را شخصی نگیرید؛ دنبال راهکار باشید
- در تربیت فرزند، مسئولیت مشترک بپذیرید
- از معلمان فرزندتان بازخورد بگیرید، نه فقط گزارش
پیشنهادهایی برای مربیان و مدیران:
- جلسات را مشارکتی و گفتوگومحور طراحی کنید
- به والدین آموزش دهید که چطور میتوانند بهتر با کودک کار کنند
- به تفاوتهای فرهنگی و خانوادگی توجه داشته باشید
- پیگیری منظم و محترمانه داشته باشید، حتی خارج از جلسات رسمی
پیشنهادهایی برای ساختار آموزش کشور:
- بازنگری در نظام «انجمن اولیا و مربیان» و خروج از شکلگرایی
- برگزاری کارگاههای مهارت ارتباط برای معلمان و والدین
- استفاده از ابزارهای دیجیتال برای ارتباط مستمر (گروههای مجازی هدفمند، اپلیکیشنهای مدرسه، پلتفرم گفتوگو)
سخن پایانی:
تربیت، یک گفتوگوست نه یک فرمان
در جهانی که کودک هر روز با هزاران محرک، رسانه، الگو و فشار روانی روبهروست، دیگر نمیتوان آموزش را یکطرفه دید. امروز بیش از هر زمان دیگری، نیاز داریم که خانه و مدرسه، نه فقط مکان، بلکه دو نهاد متحد در ساختن شخصیت یک انسان باشند.
بیایید روز پیوند اولیا و مربیان را فقط به جلسات سالانه محدود نکنیم؛ بلکه آن را به فرصتی برای ایجاد فرهنگ گفتوگو، درک متقابل و هممسیر شدن در تربیت فرزندانمان تبدیل کنیم.
منابع و مراجع:
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران
مطالعات آموزش خانواده، پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش
کتاب «روانشناسی رشد» دکتر غلامرضا کرمی
گزارشهای یونسکو درباره مشارکت والدین در آموزش
تجربههای موفق مدارس مشارکتی در ایران و جهان