
مراقب پیشفرضهای همیشه درست باش!
هیچوقت صفحهی حوادث روزنامهها را دوست نداشتهام. دلیل اصلیاش هم تجمع بیش از حد اخبار منفی در یک صفحه بوده که باعث سنگینتر شدن کفه ترازوی سیاهی در نگاه خواننده میشود.
اما اگر شما به اخبار و اتفاقات ناگواری که برای بسیاری از آدمها رخ داده دقت کنید، بهخصوص آن اخباری که فرد غافلگیر شده و بهدلیل نداشتن آمادگی، متحمل آسیب و زیان سختی شده است، میفهمید که علت عمدهی آسیبها و حوادث ناگواری که برای انسانهای صادق رخ میدهد، پیشفرضهای بهظاهر همیشه درستی بوده که آنها در ذهن خود داشتهاند و بر اساس آن پیشفرضها بههیچوجه گمان نمیکردهاند آن اتفاق ناخوشایند برایشان رخ دهد.
مثلا فردی یک ماشین نو میخرد و با خیال راحت همراه خانواده راهی مسافرت میشود. پیشفرض او این است که ماشین نو باید کاملا سالم باشد و حداقل بهمدت دوسال بدون نگرانی از خرابی، میتوان از آن با خیال راحت استفاده کرد. علت اینکه خیلی از مسافران با ماشین نو در طول جادهها سرگردانند و با حالتی حیرتزده از خرابی ماشین خود تعجب میکنند نیز همین پیشفرض غلط، اما در باور آنها درست، بوده است.
بسیاری افراد گمان میکنند اگر یک نفر خوشتیپ و خوشلباس و خوشقیافه بود، پس بر اساس یک پیشفرضِ همیشه درست، حتما دارای اخلاق عالی، وضع مالی فوقالعاده، تحصیلات دانشگاهی و شغلی آبرومند است.
بنابراین: «در همیشه درست بودن پیشفرضهایت همواره جایی برای اندکی شک و تردید قرار بده، چرا که خیلی مواقع از همین همیشه درستهاست که ضربههای خطا و رفتارهای غلط بروز میکنند.»
در اینجا این سوال پیش میآید که اگر ما در ذهن خود یکسری پیشفرض و گمان اولیهی همیشه درست نداشته باشیم، چگونه میتوانیم وارد جامعه شویم و با انسانها ارتباط برقرار کنیم؟ درواقع پیشفرض همیشه درست، شبیه نردبانی است که ما روی آن میایستیم و بالا میرویم و اگر این نردبان، محکم نباشد و نتوانیم به آن یقین داشته باشیم، هیچ صعودی امکانپذیر نخواهد بود و همهی ارتباطها در هالهای از تردید از بین خواهند رفت.
در جواب باید گفت که پیشفرضها همیشه لازم و ضروریاند. درحقیقت، قوانین بزرگ هستی بر اساس پیشفرضهایی ساده و همیشه درست شکل میگیرند و در این رابطه هیچ شک و تردیدی وجود ندارد. اما نکته روی بودن یا نبودن پیشفرض یا درستی و نادرستی آن نیست؛ بلکه خطا روی تصور «همیشه درست بودن» پیشفرضهای ذهنی است که باعث بروز مشکلات و آسیبهای جدی میشود و غافلگیری و زیانهای بزرگ و جبرانناپذیری را برای افراد به ارمغان میآورد.
پیشفرضهای همیشه درست شاید در زندگی لازم باشند اما در عین حال، همواره باید حق زیر سوال بردن «همیشه درستی» این پیشفرضها را هم برای خودمان حفظ کرده و محض اطمینان بیشتر، به راهکارهای احتیاطی و تکمیلی نیز فکر کنیم.
وقتی پای صحبت بسیاری از کسانی مینشینید که دچار بدبیاریهای اتفاقی میشوند، در حوزهای از زندگی خود شکست را تجربه میکنند یا در آزمونی غافلگیر میشوند، میبینید این افراد به اتفاق یکجمله را تکرار میکنند و آن اینکه اصلا فکر نمیکردیم اینطوری شود و بههیچوجه انتظار نداشتیم که این اتفاق رخ دهد.
اگر میخواهید در مقابل اتفاقات ناخوشایند زندگی غافلگیر نشوید و درموقع بروز حوادث ناخوش در صحنهی حادثه نباشید، کافی است بهطور مستمر پیشفرضهای همیشه درست خود را بهروز کنید و میزان صحت و درستی آنها را بهطور پیوسته ارزیابی کنید.
از سوی دیگر دقت هم داشته باشید که وقتی میخواهند شخصی را فریب بدهند، اولین کاری که میکنند این است که پیشفرضهای همیشه درست ذهنی او را شناسایی میکنند و از آن مسیر به دنیای درون شخص قدم میگذارند.
فردی مبلغ زیادی بدون هیچ مدرک معتبری به دوستش داده تا به جایی برساند و بعد دوستش غیب شده و هیچ خبری از او نیست. غیبت این دوست با پیشفرض همیشه درستی که به او میگفته خیانت او غیرممکن است، همخوانی ندارد. اما حقیقت این است که این اتفاق افتاده و این مالباخته دستش به هیچجا بند نیست.
بنابراین اگر پیشفرضهای همیشه درست ذهن خود را بهطور پیوسته مورد بازبینی و ارزیابی قرار ندهی و میزان درستی آنها را بهشکل مستمر راستآزمایی نکنی، باید منتظر بمانی که از همین روزنه و منفذ مورد هجوم اشخاص و افراد مهاجم قرار بگیری و بخشهای بسیار ارزشمندی از زندگی خود را از دست بدهی.
مراقب پیشفرضهای همیشه درست زندگی خود باش، تا هم در مقابل اتفاقات ناخوشایند غیرقابل پیشبینی زندگی غافلگیر نشوی و هم سادهلوح پنداشته نشوی، ندانسته بازی نخوری و بازیچهی دیگران قرار نگیری.


گیاهخواری یا همه چیزخواری ؟

بپذیرید که نوجوانتان انسانی مستقل و از نسلی متفاوت است

چگونه از ايجاد اضطراب جدايي در كودك پيشگيری كنيم؟
