
فردا از جنس اکنون است!
مردی تمام عمرش را به خوشگذرانی و عیش و عشرت سپری میکرد و برای زندگی خود هیچ برنامهای نداشت. هروقت از او میپرسیدند که چرا به فکر آیندهاش نیست و برای بهبود اوضاع زندگیاش برنامهریزی نمیکند، میگفت که برطبق آموزشهای شیوانا در زمان حال زندگی میکند و میکوشد تا به آینده و گذشته فکر نکند. به همین دلیل دائما خود را با تفریح و عیاشی سرگرم میکند تا مبادا ذهنش ناغافل به آینده و گذشته مهاجرت کند. درضمن اظهار میکرد که از آینده میترسد و گذشته هم برایش جذاب نیست.
روزی شیوانا در جمعی او را دید. مرد عیاش با صدای بلند، طوری که همه بشنوند، گفت: «شیوانا! همانطوری که در مدرسه میگویید، من برای اینکه در آینده سیر نکنم و در گذشته هم مقیم نشوم، شیوه زندگی بیقیدوبندی را انتخاب کرده و خودم را از برنامهریزی برای آینده خلاص کردهام. نظر شما چیست؟»
شیوانا باتعجب گفت: «کسی که در زمان حال زندگی میکند، دیگر برایش آینده و گذشته وجود ندارد که دائم از آن یاد کند و بترسد و نیز برای فرار از آن به سرگرمی و مواد تخدیری پناه ببرد. تو فقط مدعی حضور در لحظه اکنون هستی و درعمل با فرار از گذشته و آینده، این دو زمان غیرواقعی و ذهنی را واقعی کرده و آنها را بیش از اکنون باور کردهای. آیندهای که از آن میگریزی، چیزی از جنس زمان اکنون است. گذشته هم چیزی از جنس اکنون بوده است؛ بنابراین تنها چیزی که وجود دارد، یک زمان حال جاودانه و ابدی است. تو بیدلیل برنامهریزیکردن را آینده ربط داده و عملا برنامهریزی را قربانی چیزی توهمی کردهای. درحقیقت برنامهریزی ربطی به آینده ندارد؛ چون درعمل برنامهریزی مربوط به زمان حال است و در زمانی از جنس اکنون هم باید دنبال شود و در زمانی مثل اکنون هم به جواب میرسد. تفسیر تو از زندگی در زمان اکنون تغبیر دلخواه و شخصی تو برای توجیه خوشگذرانیهای بیقیدوشرط مطلوب خودت است و هیچ ربطی به بقیه آدمهای اطراف تو از جمله شیوانا ندارد. تو اگر ترجیح میدهی زندگی را با بیبندوباری و بیقیدی بگذرانی، این تصمیم و انتخاب خودت است و عواقبش هم پای خودت است. اما این تصمیمها ربطی به شیوانا و یا زمان اکنون ندارد؛ پس بیجهت خودت را به آنها نچسبان!»

پنج بذر برای مدیریت رفتار با نوجوان

فردا از جنس اکنون است!

مراقبت از رابطه عاطفی
