menu button
سبد خرید شما
دوست‌داشتن  بدون قید‌و‌شرط ا
یکتا فرهانی  |  1404/06/18  | 

دوست‌داشتن بدون قید‌و‌شرط ا

همدیگر را به چه دلیل و به چه قیمتی دوست داریم؟

تجربه‌ی ما از دوست‌داشته‌شدن معمولا با شرایط خاص و به دلایلی است که هر کس به‌نوعی آن را برای خود در نظر می‌گیرد؛ مثلا در کودکی، وقتی ما را دوست داشتند که خوب درس می‌خواندیم، شیطنت نمی‌کردیم، بچه‌ی خوبی بودیم و ... به این ترتیب ما به این باور می‌رسیم که می‌توانیم با رفتارهای خوب خود محبت دیگران را جلب کنیم، از آن‌ها امتیاز بگیریم یا چیزهای مورد علاقه‌مان را به دست آوریم. در بیشتر مواقع هم شکل‌گیری روابط ما بر همین اساس است.


باید توجه داشته باشیم که تغییر هر رفتاری، اگر زودتر و در سنین پایین‌تر شروع شود، راحت‌تر و موفق‌تر خواهد بود. بنابراین اگر بتوانیم فرزندان خود را با محبت‌های بدون قید‌و‌شرط، منضبط و بدون تنبیه آشنا کنیم، آن‌ها نیز می‌توانند در آینده شجاعانه‌تر رفتار کنند و از ترس و اجبار و به خاطر تأیید‌گرفتن از دیگران مجبور به محبت‌کردن به آن‌ها نشوند.


شکل‌گیری احساس عشق و تعلق

احساس دوست‌داشتن، دوست‌داشته‌شدن و تعلق یکی از نیازهای مهم همه‌ی ما به شمار می‌رود؛ یعنی ما نیاز داریم کسانی را دوست داشته باشیم و آن‌ها هم ما را دوست داشته باشند. نخستین افرادی هم که می‌توانیم این احساس را با آن‌ها تجربه کنیم، مادر و پدری هستند که عاشقانه ما را دوست دارند. البته به‌تدریج با شکل‌گیری خانواده و دوستان، تعداد این افراد بیشتر می‌شود و ما هم می‌توانیم حس دوست‌داشتن دیگران را بیشتر تجربه کنیم.

البته به‌تدریج و با ورود به زندگی اجتماعی، کم‌کم به افرادی که در کنار آن‌ها احساس آرامش می‌کنیم علاقه‌مند می‌شویم. ولی به همان میزان هم ممکن است با دیگران اختلاف سلیقه و عقیده پیدا کنیم، چون هر کس ویژگی‌های خاص خود را دارد که شاید با خواسته‌های ما هماهنگ نباشد. البته این باعث نمی‌شود چیزی از میزان علاقه‌ی ما به آن‌ها کم شود.


پیامد بی‌توجهی به نیازهای اولیه

فراموش نکنیم که اگر به‌درستی و به‌موقع به نیاز به عشق و تعلق در وجود انسان توجه نشود، این مسئله زمینه‌ساز مشکلات روان‌شناختی و رفتاری زیادی در آینده خواهد شد. در واقع، افرادی که چنین مشکلی دارند، از جمله کسانی هستند که احساس تعلق و نیاز به محبت آن‌ها دچار آسیب می‌شود. بنابراین برای جبران چنین مشکلی، سعی در کنترل دیگران خواهند داشت و در واقع می‌خواهند همیشه مطابق میل آن‌ها رفتار شود.

یکی از پیامدهای بی‌توجهی به دوست‌داشتن، کمبود عزت نفس است. در واقع وقتی به ما پیامی داده می‌شود که باید به گونه‌ی خاصی رفتار کنیم تا دوست داشته شویم، ما نیز کم‌کم به این نتیجه می‌رسیم که به اندازه‌ی کافی دوست‌داشتنی نیستیم و نمی‌توانیم خودمان را آن گونه که هستیم دوست داشته باشیم.


احساس ناتوانی و کمبود

وقتی نمی‌توانیم توجه و نظر دیگران را جلب کنیم، همیشه احساس کمبود داریم و در مقایسه با دیگران احساس ضعف می‌کنیم. به همین خاطر، معمولا به این فکر هستیم که چطور می‌توانیم خودمان را به دیگران ثابت کنیم و همیشه به دنبال تأیید‌گرفتن و راضی‌کردن دیگران هستیم. به این ترتیب، باورهایی غیر‌منطقی در ذهن ما شکل می‌گیرند که باعث می‌شوند دوست‌داشتن‌های ما شرطی شوند؛ باورهایی که با واقعیت مطابقت ندارند. بنابراین رفتارهای ما برای خودمان و دیگران هزینه و دردسر ایجاد می‌کند و حتی به روابطمان آسیب می‌زند.


باورهای غیر‌منطقی

یکی از باورهای غیر‌منطقی رایج بین افراد این است که همیشه باید بهترین باشند و معمولا شرط و شروطی برای داشتن حال خوب خود در نظر می‌گیرند و بایدهایی را برای خود قائل می‌شوند که بسیار مخربند و باعث می‌شوند فرد به مرور ایراداتی را در خود پیدا کند و مدام در حال تلاش برای برطرف‌کردن آن‌ها باشد. مثلا همیشه فکر می‌کنیم از دیگران عقب افتاده‌ایم و باید با آن‌ها رقابت کنیم؛ مسئله‌ای که باعث می‌شود دچار نوعی وسواس شویم و از داشتن هیچ چیز احساس خشنودی نکنیم.




پذیرش واقعیت

اگر بپذیریم و باور داشته باشیم که هیچ کس کامل نیست و هر کسی می‌تواند اشتباه کند، ذهنیت و طرز فکر ما نسبت به خودمان بهتر و قابل‌بخشش‌تر خواهد بود. پذیرش خود واقعی باعث می‌شود روابط موفق‌تری با دیگران داشته باشیم. بنابراین باید بتوانیم تفاوت خود را با دیگران قبول کنیم. شکی نیست ما در زمینه‌های مختلف با دیگران تفاوت زیادی داشته باشیم.

اما اگر بتوانیم این تفاوت‌ها را بپذیریم، می‌توانیم با دیگران تفاهم بیشتری داشته باشیم و در نتیجه هماهنگی و تعهد بیشتری هم بین ما ایجاد خواهد شد؛ در‌صورتی‌که ما اغلب میلی به تغییر خود نداریم و انتظار داریم همیشه تغییر را در دیگران مشاهده کنیم. در واقع ما باید بپذیریم اختلافات ما به دلیل تفاوت‌های فرهنگی و تربیتی ماست که می‌توان آن‌ها را با گفت‌و‌گو بیشتر شناخت.


اشتیاق به تأیید‌گرفتن از دیگران

جلب نظر دیگران و گرفتن تأیید از آن‌ها برای خیلی از افراد موضوع بسیار مهمی است؛ یعنی آن‌ها مدام به‌دنبال تأیید گرفتن از دیگران و راضی‌کردنشان هستند. به همین دلیل نمی‌توانند از زندگی خود رضایت داشته باشند، چون در عمل هیچ وقت نمی‌توانند همه را راضی نگه دارند.

یکی دیگر از پیامدهای دوست‌داشتن‌های مشروط، تأیید‌گرفتن از اطرافیان است؛ یعنی اینکه دوست داریم مورد پذیرش و تأیید همه واقع شویم تا بقیه دوستمان داشته باشند. در صورتی که اگر خوب فکر کنیم، می‌بینیم که ما نیاز نداریم همیشه، همه‌ی افراد را از خود راضی نگه داریم. در واقع با داشتن عزت نفس و اعتماد‌به‌نفس بالا نیازی به تأیید دیگران نداریم.

تأیید‌گرفتن از دیگران باعث می‌شود مدام حواسمان به جلب نظر اطرافیان باشد. به این ترتیب نمی‌توانیم از بودن در جمع هم لذت ببریم، چون همیشه در فکر گرفتن جلب توجه و نظر دیگران هستیم و در واقع احساس ناامنی می‌کنیم. به این ترتیب دوست داریم برای جلب نظر و علاقه‌ی دیگران، مدام برایشان کاری انجام دهیم تا بتوانیم آن‌ها را راضی نگه داریم.


چگونگی شکل‌گیری باورهای واقع‌بینانه

فراموش نکنیم اینکه بتوانیم با دیگران رابطه‌ی خوبی برقرار کنیم، بسیار خوب است؛ اما این کار نباید برای تأیید‌گرفتن و راضی‌نگه‌داشتن آن‌ها باشد. ما می‌بایست به این نتیجه برسیم که باید تلاش کنیم مطابق معیارها و خواست خودمان رفتار کنیم؛ یعنی ما باید تأیید رفتارهای خود را مطابق نظر و خواسته‌ی خودمان دریافت کنیم. لازمه‌ی آن هم حتما داشتن عزت نفس و اعتماد‌به‌نفس بالاست. ما باید تلاش کنیم به اهداف خود برسیم، اما نگران نباشیم و عذاب وجدان هم نداشته باشیم که کار دیگری از ما بر نمی‌آمده است.

فراموش نکنیم که وجود باورهای نادرست باعث شکست روابط ما خواهد شد، چون یا می‌خواهیم همیشه نظر دیگران را جلب کنیم یا در‌صدد هستیم نشان دهیم حق با ماست. اما اگر آن‌گونه‌که می‌خواهیم توجه لازم را نگیریم، ممکن است یا مجبور به طرد دیگران شویم یا احساس ناتوانی کنیم که در هر دو صورت باعث به‌وجود‌آمدن روابط اشتباه و ناراحتی خود ما خواهد شد. به این ترتیب بهتر است خودمان را همان‌گونه‌که هستیم قبول داشته باشیم و تلاش کنیم همیشه «بهترین» خودمان باشیم.


دستیابی به بهترین خود

برای رسیدن به آنچه به‌صورت بالقوه توانایی انجام آن را داریم، ابتدا باید وقت بگذاریم، مطالعه کنیم و مشاوره بگیریم تا بتوانیم استعدادها و ویژگی‌های خوب و بد خودمان را به خوبی بشناسیم و به آن‌ها واقف باشیم. هر یک از ما توانمندی‌های خاصی داریم که مانند اثر انگشت، منحصر‌ به ‌خود ما خواهد بود و توانایی‌های ما را تشکیل خواهد داد. مثلا ممکن است بعضی از ما در زمینه‌هایی مانند هنر، ریاضیات یا ادبیات مستعد بوده یا به آن‌ها علاقه داشته باشیم. شناخت واقعی این استعدادها به ما کمک می‌کند در مسیر درست قرار بگیریم و برای شکوفاکردن و برخوردار‌شدن از احساس خوب، بیشتر تلاش کنیم.

اگر ما در مسیر شکوفایی خودمان قرار بگیریم، بتوانیم احساس ارزشمندی‌مان را تقویت کنیم و به سمت آرزوها و اهداف خود گام برداریم، در این مسیر با افرادی همراه و آشنا می‌شویم که ما را همان گونه که هستیم می‌پذیرند؛ نه اینکه ما را با استعدادها، توانمندی‌ها و خواسته‌های خودشان ارزیابی کنند و انتظار داشته باشند مطابق میل و خواسته‌ی آن‌ها رفتار کنیم. وقتی برای پذیرش گرفتن از دیگران، فقط مطابق خواسته‌های آن‌ها رفتار کنیم کم‌کم خودمان را فراموش می‌کنیم و نمی‌توانیم از درون احساس رضایت داشته باشیم.




آخرین مطالب


مشاهده ی همه

معرفی محصول از سایت موفقیت


مشاهده ی همه

دیدگاهتان را بنویسید

footer background