menu button
سبد خرید شما
تحلیل روان‌شناختی فیلم اعجوبه (Wonder)؛ ساخته «استیون شباسکی»
زینب شاهدی  |  1403/01/22  | 

لطفا قضاوت نکنید! (تحلیل روان‌شناختی فیلم اعجوبه (Wonder))

تحلیل روان‌شناختی بر فیلم اعجوبه (Wonder)؛ ساخته «استیون شباسکی»

کارگردان فیلم اعجوبه (Wonder): استیون شباسکی بازیگران اصلی فیلم اعجوبه (Wonder): جیکوب ترمبلی (اوگست/ اوگی)، جولیا رابرتس (مادر اوگی)، اوون ویلسون (پدر اوگی)، ایزابلا ویدوویچ (اولیویا/ ویا/ خواهر اوگی) سال ساخت فیلم اعجوبه (Wonder): 2017 ژانر فیلم اعجوبه (Wonder): درام / خانوادگی فیلم‌نامه فیلم اعجوبه (Wonder): استیون شباسکی، جک تورن، استیو کنراد؛ بر اساس رمانی به همین نام، نوشته‌ «آر. جی پالاسیو»

فیلم اعجوبه (Wonder) با تصویری خیالی از پسربچه‌ای شروع می‌شود که با لباس مخصوص در فضا شناور بوده، ولی در واقع او با یک کلاه فضانوردی بچگانه روی تختش در حال بالا‌و‌پایین پریدن است ... اما کارکرد اصلی این کلاه باحال و جذاب، پوشاندن بدشکلی چهره‌ اوست؛ بدشکلی ناشی از اختلالی مادرزادی به نام «تریچر کالینز» که از هر 50000 نفر، یکی را درگیر می‌کند. 

این نقص چهره به‌نظر دلیل کافی برای «اعجوبه»‌بودن این پسربچه است، ولی ادامه‌ فیلم اعجوبه (Wonder)به ما نشان می‌دهد که این‌طور نیست و اعجوبه‌بودن بیشتر از آنکه واقعی باشد، «در فکر ماست»؛ چرا که بقیه‌ شخصیت‌های فیلم هم برای خودشان ویژگی‌هایی دارند که آن‌ها را از دیگران متمایز می‌کند: «شاید اگه می‌دونستیم مردم دارن به چی فکر می‌کنن، می‌فهمیدیم که هیچ‌کس عادی نیست.» «اعجوبه» فیلمی دیگر درباره‌ زندگی و مشکلات افرادی است که به نوعی نقص دچارند و قرار است این نقص بر زندگی و احساس خوشبختی آن‌ها تاثیر بگذارد. در سرتاسر فیلم اعجوبه (Wonder)، صحنه‌های زیادی هست که اشک را به چشمانمان می‌آورد، ولی نه لزوما اشک ناشی از اندوه. اعجوبه حرف برای گفتن زیاد دارد و حتی با یک بار دیدن فیلم ذهنتان پر از ایده‌هایی می‌شود که احتمالا بسیاری از آن‌ها برایتان تازگی دارد. در اینجا تنها به چند مورد اشاره می‌کنیم.



بیرون‌آمدن از منطقه‌ امن: «با مشکلت روبه‌رو شو!»

«اسم من اوگی پولمنه. هفته‌ بعد می‌رم کلاس پنجم و از اونجایی که تا حالا تو مدرسه‌ واقعی نبودم، حسابی وحشت کرده‌ام.» خانه و کلاه فضانوردی همیشه منطقه‌ امن «اوگی» بوده است. او فقط با کلاه از خانه بیرون می‌رود تا مردم چهره‌اش را نبینند. او به مدرسه هم نرفته و مادرش در خانه به او آموزش داده است. خانه، کلاه و آشناها (پدر، مادر، خواهر، دوست صمیمی خواهر و سگ خانواده) تنها کسانی هستند که حق دارند چهره‌ اوگی را ببینند که بعد از 27 عمل جراحی، هنوز هم برایش پذیرفتنی نیست. 

در هر صورت، آنچه دیر یا زود باید اتفاق بیفتد، بیرون‌آمدن از منطقه‌ امنی است که دیگر دارد برای اوگی کوچک می‌شود و نمی‌تواند تا پایان عمر او را با خوبی و خوشی در خود حفظ کند. مدرسه جایی است که هیچ پدر و مادری اجازه‌ ورود به آن را ندارد؛ حتی اگر باحال باشند! و همچنین هیچ کلاهی. اینجا نقطه‌ آغاز مستقل‌شدن اوگی از پدر و مادرش است و او باید به‌تنهایی با دنیای بیرون روبه‌رو شود و این شروع سفر قهرمانی اوگی است؛ سفری که هرچند دردناک، پیش‌بینی‌ناپذیر، پر فراز و نشیب و اضطراب‌آور است، ولی پر از رشد، تجربیات تازه و دوستی‌هایی عمیق و راستین است و در‌نهایت به قهرمانی‌اش ختم می‌شود؛ چیزی که همیشه در تخیلش می‌پروراند.



دیدن دنیا از نگاه دیگران: «لطفا قضاوت نکنید!»

«مهربون باش؛ چون هر کسی داره تو یه جدال سخت، مبارزه می‌کنه.»

فیلم اعجوبه (Wonder) با داستان اوگی شروع می‌شود و در دقایق ابتدایی آن به‌خوبی می‌توانیم دنیا را از نگاه کسی ببینیم که بدون کوچک‌ترین اختیار و دخالتی از سوی خودش، ظاهری متفاوت از دیگران دارد و کاری هم نمی‌تواند برایش بکند. ما با دنیای پدر و مادرش هم تا حدی آشنا می‌شویم که همه‌ زندگی‌شان را صرف حمایت از اوگی جوان و آسیب‌پذیر کرده‌اند و خواهری صبور، دلسوز و همراه که این شانس را داشته که از چهره‌ زیبایی برخوردار باشد و در‌نتیجه نباید مشکل زیادی را تجربه کند و هم‌کلاسی‌هایی که بعضی از آن‌ها زورگوهایی بی‌انصافند و بعضی دیگر، هرچند در ظاهر می‌خواهند خودشان را با درکی بالا نشان دهند، ولی در درونشان همان طرز فکر منفی را درباره‌ اوگی دارند و مردم و هم‌مدرسه‌ای‌هایی که اوگی را نمی‌شناسند، اما به‌خاطر چهره‌اش مدام به او خیره می‌شوند. تا اینجا همیشه حق با اوگی است، اما بعد ...

در قسمت‌های میانی فیلم اعجوبه (Wonder)، هر از گاهی شخصیت اصلی داستان عوض می‌شود و ما را به درون دنیای شخصیت‌های دیگر می‌برد: «اولیویا»، خواهر بزرگ اوگی، آن‌قدرها هم که ما فکر می‌کنیم، خوشبخت نیست. او با وجود چهره بی‌نقصش، حتی از اوگی هم تنهاتر است، چون از توجه پدر و مادر هم محروم است، مادربزرگی را که تنها همراهش بود، از دست داده و تنها دوستش بی‌دلیل او را ترک می‌کند (نکته‌ای که به‌ویژه باید مورد توجه کسانی که با خانواده‌های دارای فرزند خاص کار می‌کنند، قرار بگیرد). دیدن دنیا از نگاه هر یک از شخصیت‌های ظاهرا منفی فیلم هم به ما نشان می‌دهد که چقدر درباره‌ آن‌ها اشتباه قضاوت کرده‌ایم؛ اشتباهی که خود اوگی هم مرتکب شده است. حتی حس بد ما نسبت به «جولیان»، بدجنس‌ترین پسر کلاس هم در‌نهایت با دیدن خانواده‌اش خفیف‌تر می‌شود.



نقش شبکه‌ حمایتی: «جامعه می‌تواند قهرمان بسازد!»

اوگی در پایان فیلم اعجوبه (Wonder) قهرمان می‌شود، اما مثل روز روشن است که رسیدن به این قهرمانی بدون حضور تک‌تک افرادی که در طول این سفر همراهی‌اش کرده‌اند، امکان‌پذیر نبود؛ همان‌هایی که در صحنه‌ پایانی فیلم در سالن تشویقش می‌کنند و از شوق دیدن قهرمانشان، اشک می‌ریزند؛ پدر و مادری که تمام دغدغه‌شان از زمان تولد، فراهم‌کردن بستری برای تامین امنیت و رشد و کم‌کردن آسیب به او بوده است؛ خواهری که سال‌ها از خواسته‌ها و نیازهای خودش گذشته و حتی فرصت شکستن به خود نداده تا او هم بتواند حامی برادر کوچکش باشد؛ دوستانی که با وجود اینکه در کنار اوگی انگشت‌نما می‌شدند، او را همان‌طور که هست، پذیرفتند و با خود واقعی‌اش ارتباطی اصیل برقرار کردند تا به او بفهمانند در جایگاه انسان، ارزشمند و دوست‌داشتنی است؛ معلم و مدیر مدرسه که خارج از وظایف قراردادی‌شان، همه‌ تلاششان را کردند تا مدرسه را برای او به جای بهتری تبدیل کنند و حتی دوست صمیمی خواهرش اولیویا، که اول با خریدن کلاه فضانوردی امنیت کافی برای بیرون رفتن از خانه را برایش فراهم می‌کند و بعد هم تا رسیدن به قهرمانی از پشت پرده حواسش به او و ویا هست. 

وقتی همه‌ این‌ها دست به دست هم می‌دهند، مخلوقی که می‌توانست به بیچاره‌ترین انسان در میان آن‌ها تبدیل شود و برایشان مایه‌ اندوه و احساس بدبختی باشد، در جایگاه قهرمان قرار می‌گیرد، می‌درخشد و اتفاقا به همین افراد کمک می‌کند زندگی بهتر و معنادارتری داشته باشند: «وقتی تو قهرمانی، همه‌ ما قهرمانیم و حق همه‌ ماست که حداقل یه بار تو زندگی‌مون به افتخارمون کف بزنن: دوستام این حق رو دارن، معلم‌هام این حق رو دارن، خواهرم این حق رو داره، به‌خاطر اینکه همیشه همراهم بوده. بابام این حق رو داره، چون همیشه ما رو می‌خندونه و مامانم بیشتر از همه، به‌خاطر اینکه هیچ‌وقت رها نکرد؛ هیچ چیز رو و مخصوصا من رو!»



تجربه‌ صمیمیت اصیل: «خود واقعی‌ات را نشان بده تا دوستان واقعی پیدا کنی!»

«جولیان» شخصیت محبوب کلاس است؛ اما تا قبل از روی کار‌آمدن اوگی. جولیان پسری خوش‌چهره و خوش‌صحبت است که با مهارت‌های ارتباطی و منابعی که در اختیار دارد (علاوه بر توانمندی‌های جسمی و شخصیتی‌اش، خانواده‌ ثروتمندی دارد و از این موضوع برای مبهوت‌کردن و جذب‌دیگران به‌خوبی استفاده می‌کند)، هواداران زیادی را دور خود جمع کرده است؛ اما او صداقت اوگی را ندارد، مدام لاف می‌زند و نقاط ضعفش را پنهان کرده است. او پشت این چهره‌ آرمانی و قدرتمندی که از خودش ساخته، پنهان شده است. 

اما اوگی، زمانی که خود واقعی‌اش را با همه‌ نقطه‌ضعف‌هایش می‌پذیرد، از بند ظاهر رها می‌شود و از پشت ماسکش بیرون می‌آید، دیگران را وادار می‌کند روح والا و قلب پاکش را در پشت این ظاهر ببینند و او را همان‌طور که هست، بپذیرند و دوست داشته باشند. هرچند تعداد آن‌ها بسیار کم و پیدا‌کردن آن‌ها بسیار سخت و طولانی باشد؛ عشقی بدون شرط، واقعی، مطمئن و شکست‌ناپذیر که شفابخش است و شادی اصیل را به قلبش می‌آورد.


دروغ‌های رسانه: «همه به اندازه‌ اوگست خوش‌شانس نیستند!»

برخلاف آنچه به‌نطر می‌رسد، اوگی آدم خوش‌شانسی است؛ او در خانواده‌ای به دنیا آمده که توانسته‌اند هزینه‌ 27 عمل جراحی او را تامین کنند تا بتواند نفس بکشد، ببیند، بدون ابزار کمک‌شنوایی، بشنود و قیافه‌اش تا حد زیادی بهتر شود. خانواده‌ او دچار تنش‌هایی که معمولا در خانواده‌های دارای فرزندان مشکل‌دار ایجاد می‌شود، نشده‌اند، بی‌اندازه صبور، فرهیخته و عاشق هستند و رفتار با چنین فرزندی را به خوبی بلدند. او باهوش است، هوش اجتماعی بالایی دارد، شجاع است، از قوه‌ تخیل قدرتمندی برخوردار است، شخصیتی معصوم، بامزه و دوست‌داشتنی دارد، سازگاری‌اش بسیار بالاست و به سبک‌های مقابله‌ای موثری برای روبه‌رو شدن با موقعیت‌های دشوار مجهز است؛مانند استفاده از قوه‌ تخیل برای تبدیل‌کردن صحنه‌ زل‌زدن مردم از روی حیرت به صحنه‌ زل‌زدن مردم از روی تحسین و تشویق). او در مدرسه معلمان و مدیر بسیار خوب و فهیمی دارد و حتی زورگوهای مدرسه هم آن‌قدری که باید، با او بد نیستند؛ ضمن اینکه اگر خوب فکر کنیم، می‌بینیم چهره‌اش هم چندان غیرقابل‌تحمل نیست!



نویسنده‌ فیلم اعجوبه (Wonder) مشکلات را زودتر و راحت‌تر از آنچه در دنیای واقعی رخ می‌دهد، حل می‌کند و نمی‌گذارد مخاطب زیاد دچار ناراحتی و عذاب شود. همان داستان «و همگی با خوبی و خوشی تا پایان عمر زندگی کردند» در پایان فیلم اعجوبه (Wonder) هم رخ می‌دهد که هم می‌تواند خوب باشد و هم بد. شما در طول داستان احساسات شدیدی را تجربه می‌کنید و در صحنه‌ پایانی به اوج احساس می‌رسید؛ قهرمانی شخصیت اصلی فیلم اعجوبه (Wonder) در ذهن شما مانند قهرمانی خودتان تجربه می‌شود و می‌تواند تاثیری شفابخش داشته باشد. اما در همین حال، این روند می‌تواند به‌ویژه در افرادی که شرایطی مشابه را تجربه می‌کنند، این انتظار را ایجاد کند که همه چیز قرار است به خوبی و خوشی پیش برود و این انتظار غیرواقع‌بینانه، تحمل آن‌ها را نسبت به تلخی‌های زندگی واقعی پایین می‌آورد؛همان تاثیری که رسانه از بسیاری از جهات بر ما گذاشته است.

فیلم اعجوبه (Wonder) از آن دسته فیلم‌هایی است که ارزش دیدن را دارد. داستان خوب، انتخاب خوب بازیگران، کارگردانی خوب، موسیقی خوب، صحنه‌های خوب و ترکیب کلی همه‌ مولفه‌های خوب باعث می‌شود تجربه‌ای لذت‌بخش از «اعجوبه» داشته باشید؛ فیلمی پر از دیالوگ‌های تاثیرگذار و تلنگرهایی که مرزهای ذهنی شما را جابه‌جا می‌کند و تاثیری ابدی بر نگاه شما به زندگی می‌گذارد و می‌توانید تحلیل خودتان را از آن داشته باشید: «من می‌خوام چه کسی باشم؟ این سوالیه که باید همیشه از خودمون بپرسیم!»

آخرین مطالب


مشاهده ی همه

معرفی محصول از سایت موفقیت


مشاهده ی همه

دیدگاهتان را بنویسید

footer background