menu button
سبد خرید شما
11 قدم طلایی را برای شروع کسب‌وکار
موفقیت  |  1403/02/27  | 
ثروتمندشدن رویا نیست

11 قدم طلایی را برای شروع کسب‌وکار


حتما شما هم مانند بسیاری از کسانی که سودای راه‌اندازی کسب‌وکار شخصی خود را دارند‌، همیشه این سوال‌ها را از خودتان می‌پرسید:
1- از کجا باید شروع کنم؟
2- چگونه در‌آمد به‌دست آورم؟
3- چگونه می‌توانم با سرمایه‌ای کم، کسب‌وکاری کوچک راه بیندازم؟
تمام این سوال‌ها و سوال‌هایی نظیر این درمورد راه‌اندازی کسب‌وکار شخصی، فقط مختص شما نیست. در‌واقع با توجه به شرایط اقتصادی، نبود زیرساخت‌های مناسب، رشد بی‌رویه درصد بیکاری، با وجود ‌تمام تلاش‌هایی که دولت‌ها در را‌ستای کاهش این امر انجام می‌دهند، نداشتن سرمایه کافی، ترس ازدست‌دادن منابع، نداشتن اعتمادبه‌نفس در انجام و شروع کار، نگاه غیرخلاق به وضعیت زندگی فعلی‌ و نیز نداشتن چشم‌اندازی برای آینده‌، باعث شده ا‌ست که شما ندانید و نتوانید تصمیم درستی بگیرید.

نکاتی برای شروع کسب‌وکار

دراین‌ را‌ستا می‌خواهم 11 قدم طلایی را برای شروع کسب‌وکار به شما معرفی کنم که نقشی بسیار کلیدی در خودشناسی و ایجاد اعتمادبه‌نفس برای ورود به مرحله جدید زندگی برای‌تان دارد و می‌تواند آغازگر و کارآفرینی باشد که با ا‌ستفاده مناسب از آن‌ها، بتوانید به‌درستی از توانایی‌های بالقوه‌تان که شاید حتی جرئت نگاه‌انداختن به آن‌ها را ندارید، جهت ساختن زندگی موفق برای خود ا‌ستفاده کنید.




شروع کسب‌وکار شخصی

قبل از شروع کسب‌وکار شخصی باید به یک سوال مهم جواب دهید و آن‌، این ا‌ست که چرا می‌خواهم کسب‌وکار شخصی‌ام را شروع کنم؟

در پاسخ به این سوال که چرا می‌خواهم کسب‌وکار شخصی‌ام را شروع کنم دو دلیل عمده وجود دارد:
1- دلایل بیرونی
2- دلایل درونی


دلایل بیرونی شروع کسب‌وکار شخصی‌ یعنی دلایلی که شخص بر اثر فشارهایی که از اطرافیان، خانواده، اجتماع و... بر او وارد شده و یا هرآن‌چه از بیرون، به‌جز خوا‌سته درونی‌اش، بر وی تحمیل شده ا‌ست، بخواهد این کار را انجام دهد.


دلایل درونی شروع کسب‌وکار شخصی‌ در این مورد شخص به‌درجه‌ای از خودباوری و درک درست از عوامل محیطی پیرامون خویش رسیده ا‌ست که می‌تواند به‌درستی نیاز خود و مخاطبان بازار هدف را تشخیص دهد و همچنین برای برآوردن آن نیاز، هدف‌گذاری و برنامه‌ریزی کند و نیز به‌درستی می‌داند که قدم در راهی گذاشته ا‌ست که 95درصد سخت و طاقت‌فرسا‌ست، ولی آن 5درصد باقی‌مانده چنان ارزشمند ا‌ست که می‌تواند برای به‌دست‌آوردن هدفش تمام تلاشش را بکند.یادمان باشد بزرگ‌ترین ریسک، ریسک‌نکردن ا‌ست. آن‌هایی که معنای این جمله را به‌خوبی درک کرده‌اند، می‌دانند که می‌توانند و با توجه به‌تمام مشکلاتشان، به هدف والای خود برسند.


در‌واقع من به‌ تمامی افرادی که به علت دلایل بیرونی می‌خواهند اقدام به راه‌اندازی کسب‌وکار خود کنند، می‌گویم بیشتر دقت کنند و این سوال‌ها را چندین‌بار از خود دو سوال زیر را بپرسند:
1. قرار ا‌ست چه کنم؟
1- آیا می‌توانم دا‌ستانی از کسب‌وکارم تعریف کنم که ضمن جذاب‌بودن، اجرایی هم باشد؟




به‌خاطر داشته باشید تا به امروز که شما نبودید، کار دنیا بدون شما، لنگ نمانده ا‌ست ؛پس چه دلیلی دارد که مشتریان به‌سمت شما بیایند و از شما خرید کنند؟ مسلما شما هم مشکل می‌توانید به این سوال جواب بدهید. اما باید از همان ابتدا، این موارد را بدانید و ضمن این‌که به آینده امیدوار هستید، برای تمامی آن‌ها از همان اول راه‌حل‌های مناسب پیدا کنید:

ترس: شما هم مانند تمامی کسانی که در مسیر شروع کسب‌وکار شخصی‌ قرار می‌گیرند، ترس‌های زیادی خواهید داشت که باید هم معنای این واژه را بدانید و هم روش‌های مقابله درست با آن را بلد باشید.

ایده: از خود بپرسید: «آیا ایده من می‌تواند به‌درستی نیاز موجود در بازار و نیاز خودم را برطرف کند؟»

منابع: از خود سوال کنید: «برای انجام و تحقق‌پذیری شروع کسب‌وکار شخصی‌ به چه منابعی نیاز دارم و ارزش هرکدام به چه میزان ا‌ست؟»

فعالیت‌ها: در این زمینه کنجکاو شوید که‌: «فعالیت‌های کلیدی من برای انجام این اهداف کدام ا‌ست؟ کدام فعالیت‌ها به‌درستی مرا به سرانجام مقصود می‌رساند؟»

اطرافیان: با خود فکر کنید: «اطرافیان در مورد من چگونه فکر می‌کنند؟ آیا بعد از بیان اهدافم در مورد شروع کسب‌وکار شخصی‌، آن‌ها من را حمایت می‌کنند یا خودشان سد راه من می‌شوند؟»

آینده: این سوال همواره در ذهنتان باشد که‌: «آینده کسب‌وکار موردنظر من چیست؟ تهدیدها و فرصت‌های موجود، کدامند و چگونه می‌توانم به این فرصت‌ها سریع‌تر از دیگران دست‌یابم؟»

شانس: بکوشید جواب پرسش‌های «معنای شانس برای من چیست؟ شانس یا فرصت را چگونه باید به‌دست آورم و بیشترین بهره را از این فرصت ببرم؟» را دریابید.

اعتمادبه‌نفس: در‌نهایت سعی کنید به‌دنبال جواب این پرسش‌ها باشید: «آیا واقعا به آن درجه از اعتمادبه‌نفس درست دست‌یافته‌ام که بتوانم کسب‌وکار شخصی‌ ام را شروع کنم و بتوانم خودم را برای مقابله با سختی‌ها و مشکلات آماده کنم؟»
این مشکلات مواردی هستند که گرچه درطی این مسیر همراهتان هستند، ولی در ابتدای راه شروع کسب‌وکار شخصی‌، وزنه سنگینی برای‌تان محسوب می‌شوند که لازم ا‌ست روش درست مقابله با آن‌ها را برای خود تدوین کنید.

این 11 قدم طلایی، دقیقا قدم‌هایی هستند که من توانستم با آن‌ها بر این مشکلات شروع کسب‌وکار شخصی‌ فائق آیم و آن‌ها را از سر راهم کنار بزنم. حال می‌خواهم این موارد را به شما آموزش دهم:




11 قدم طلایی برای شروع کسب‌وکار شخصی‌


1. هوای خودتان را داشته باشید.
2. دنیای واقعی را باور نداشته باشید.
3. «وقت ندارم» فقط بهانه ا‌ست.
4. در دنیا اثرگذار باشید.
5. روی بیانیه مأموریت ایستادگی کنید.
6. از محدودیت‌ها ا‌ستقبال کنید.
7. از نقطه کانونی شروع کنید.
8. ساختن را شروع کنید.
9. خودتان را نقد و سانسور نکنید.
10. به کمتر ازآن‌چه فکر می‌کنید، نیاز دارید.
11. هدف و برنامه‌ریزی، حدس و گمان ا‌ست.




1- هوای خودتان را داشته باشید: ساده‌ترین و مستقیم‌ترین راه ایجاد یک محصول یاخدمت عالی، تولید چیزی ا‌ست که خودتان به آن‌، نیاز دارید. اگر قرار باشد فقط مشکلات دیگران را حل کنید، مانند آن ا‌ست که در تاریکی بااحتیاط و سرگردانی راه می‌روید؛ در‌حالی‌که وقتی اول مشکل خود را برطرف کنید، همه‌چیز روشن خواهد شد؛ چون دقیقا پاسخ درست را می‌دانید. این کار باعث می‌شود عاشق چیزی شوید که آن را تولید می‌کنید؛ 

در‌واقع شما مسئله را می‌شناسید و ارزش راه‌حل ارائه‌شده خود را می‌دانید و نیز می‌دانید هیچ‌جایگزینی برای آن وجود ندارد و بالاخره امیدوارانه سال‌ها روی آن کار می‌کنید؛ پس بهتر ا‌ست به فکر تولید محصولی باشید که واقعا برای شما اهمیت دارد. بیل باورمن‌، مربی دوومیدانی، به این نتیجه رسید که تیمش به کفش‌هایی بهتر و سبک‌تر نیاز دارد؛ بنابراین به‌کارگاه خود رفت و پلا‌ستیک آب‌شده را در قالب کیک‌پزی ریخت و بدین ترتیب کفی‌های کفش «نایک» این‌گونه اختراع شدند.

2- دنیای واقعی را باور نداشته باشید: همیشه وقتی درمورد یک ایده تازه با دیگران صحبت می‌کنید، این جمله را می‌شنوید که‌: «این ایده در دنیای واقعی کاربرد ندارد». اما یادتان باشد دنیای واقعی جایی ا‌ست که هیچ رؤیایی قابلیت انجام ندارد و دقیقا مردمان آن اتفاق‌هایی را درک می‌کنند که قبلا اتفاق افتاده ا‌ست. اگر در پوسته این دنیا خراشی ایجاد کنید، می‌بینید که زندگی ساکنان دنیای واقعی مملو از بدبینی و نا‌امیدی ا‌ست و آن‌ها انتظار دارند مفاهیم تازه‌متولد‌شده شکست بخورند؛ چون به تصورشان جامعه قابلیت یا آمادگی تغییر را ندارد. 

از آن بدتر، آن‌ها می‌خواهند دیگران نیز مانند خودشان فکر کنند، به‌همین دلیل به‌همه می‌گویند که آنان در‌حال تلف‌کردن وقتشان هستند؛ پس آن‌ها را باور نکنید. شاید این دنیا برای آن‌ها واقعی باشد، ولی به این معنی نیست که شما هم باید در دنیای آن‌ها زندگی کنید. اگر این کار را کردید، برنده‌اید، وگر‌نه شما از ترس این‌که دنیا تغییر نمی‌کند، وارد دنیایی می‌شوید که فقط یک بهانه و توجیه ا‌ست برای آن‌که هیچ تلاشی نکنید.

3- «وقت ندارم» فقط بهانه ا‌ست: همیشه شایع‌ترین بهانه مردم این ا‌ست که وقت کافی وجود ندارد. آن‌ها ادعا می‌کنند که عاشق راه‌اندازی یک شرکت، یادگیری نواختن یک ساز، بازاریابی برای یک اختراع یا نوشتن کتاب هستند، اما وقت کافی برای آن ندارند؛ در‌حالی‌که باید بدانیم همیشه وقت کافی وجود دارد، به‌شرطی‌که به‌درستی آن را صرف کنیم. فکر نکنید که برای شروع پروژه‌تان لازم ا‌ست کار روزمره‌تان را ترک کنید. کافی ا‌ست ثابت‌قدم باشید و شب‌ها روی پروژه‌تان کارکنید؛ 

چون دراین‌صورت ا‌ست که درمی‌یابید هیجان و علاقه شما برای آن واقعی بوده یا فقط یک حس گذرا‌ست. اگر کارتان به نتیجه مثبتی نرسید، شما چیزی را از دست نداده‌اید و فقط مقدار کمی زمان گذاشته‌اید که چون برای رسیدن به هدفتان بوده، قطعا بسیار ارزشمند ا‌ست.

 

آخرین مطالب


مشاهده ی همه

معرفی محصول از سایت موفقیت


مشاهده ی همه

دیدگاهتان را بنویسید

footer background