وقتی شخصی خندهرو، بازیگوش، شیطان و خلاق را میبینید حتما شنیدهاید که بهطور عامیانه میگویند «کودک درون او چقدر شاد است؟!» کودک درون دستمایه و سوژه فیلم پرفروش «آتش بس» شد و موفقیت چشمگیری را نصیب دستاندرکاران و سازندگانش کرد، نکته جالبتر در مورد «کودک درون» آن است که وقتی از سوی نظریهپردازش بیان شد برای خود او هم شهرتی بینظیر دست و پا کرد، کسی که تا قبل از آن هیچگاه اینگونه مطرح نشده بود!
اگر تا به حال از خودتان پرسیدهاید كه این کودک درون چیست و در چه جاهايي کاربرد دارد و پاسخی برای سوالات خود نیافتهاید برای رسیدن به پاسخ این سوالات پیشنهاد میکنم با متن این مقاله همراه شوید.
اولینبار مفاهیم «کودک، بالغ و والد» را دکتر اریک برن بهکار برد و بر اساس آن نظریه «تحلیل رفتار متقابل » (Transactional Analysis ) را به جامعه روانشناسی و روانپزشکی ارائه کرد که بهطور اختصار TA خوانده میشود. او کتاب مشهور و پرفروش «بازیها» را به نگارش در آورد و «انجمن بینالمللی تحلیل رفتار متقابل» را پایهگذاری کرد. به دلیل آنکه دکتر اریک برن برای توضیح دادن خصوصیات نظریه خود از کلمات ساده و عامیانه استفاده میکرد، بسیاری او را با عنوان «روانشناس عامه» یاد میکردند، نظریه تحلیل رفتاری متقابل توسط شاگردان اریک برن گسترش یافت و امروز از آن بهعنوان یک روش درمانی و کاربردی در ارتباطات میانفردی یاد میشود و این نظریه کاربردهای بسیاری در مدیریت و رفتار سازمانی پیدا کرده است. این نظریه راهکارهایی برای درمان فردی، گروهی، زوجی و خانوادگی ارائه میدهد. پس از آشنايي با تحليل رفتار متقابل و شناسايي كاركردهاي والد، بالغ و كودك، با خودتان و ديگران بهتر كنار خواهيد آمد و موفق خواهيد شد نوعي خودشناسي عميق را تجربه كنيد . هدف در تحليل رفتار متقابل شناخت ساختار شخصيت خويش است تا بدانيم چگونه در زندگي خود به شيوهاي خاص فكر، احساس و رفتار ميكنيم و توانایی تغییر خود را بهدست آوریم، تعادل در شخصيت را بشناسیم و رفتار خود را براساس آن تنظيم كنیم و در عین حال در ارتباطات خود با دیگران، آگاهانه از رفتارهای مخرب پرهیز كنيم.
اریک برن در نظریه تحلیل رفتار متقابل معتقد بود شخصيت فرد مجموعهاي است از رفتارها، افکار و احساسات مرتبط با هم كه طي زمان بهوجود آمدهاند و از سه حالت من: والد، بالغ و كودك سرچشمه ميگيرند. به اعتقاد اريك برن اگرچه امكان مشاهده مستقيم اين سه حالت وجود ندارد، اما ميتوان با مشاهده رفتار به این نتیجه رسید كه كدامیک از حالات شخصیت در آن لحظه خاص فعال است.
کودک: مجموعه رفتارهايي که هنگام عكسالعمل عاطفي صورت ميگيرد. بهعبارت دیگر مجموعه اطلاعات احساسی ناشی از دیدن، شنیدن و فهمیدن در جنبه کودك تعریف میشود . عصبانیت، ازکوره در رفتن، حسادت و لجبازي نشانههاي تسلط کودك است. لجبازي در ارضاي نیازهاي فوري، سلیقهها، احساسها، نفرتها، حسادتها، آرزوها، امیال، خیالپردازيها، چیزهایی که ما را خوشحال یا ناراحت میکند، بیان جملاتي مانند «خوشم میآید»، «بدم میآید»، تجربههایی که از جهان داریم و مخصوصا تجربههاي حسی شهودي مثل اینکه دنیا چهشکلی و چهرنگی است كه تمامی آنها ریشه در تجربيات كودكي دارد، بیانگر حالت کودک شخصیت ما است.

آنچه در این مطلب میخوانید [ ]
حالت کودک شخصیت ما با توجه به نوع عملکرد به دو دسته تقسیم میشود :
- کودك طبیعی (شاد) : به آن بخش از شخصیت که آزاد، خلاق، شاد، عاشق تفریح کردن و یا حتی خودخواه و پرخاشگر است و بیانگر احساسات واقعی ما است، اجازه میدهیم دیگران از نیازهاي ما مطلع شوند، بدون در نظر گرفتن دیدگاه و تفکر دیگران!
- کودك تطابق یافته: زماني كه به انتظارات، قوانين و دستورات صادرشده از طرف والدين يا ساير بزرگسالان به دو صورت كاملاً متفاوت، اطاعت کردن يا طغيانگری، واكنش نشان ميدهيم.
والد : تمام پندها، اخطارها، بایدها و نبایدها، پیشداوريها و تعصبات و هزاران بكن نکنها که در كودكي از والدين خويش، برادران و خواهران بزرگتر، معلمين مدرسه و ديگر اشخاص مقتدر دريافت كردهایم، همه در بخش والد وجود ضبط میشوند. والد میتواند کنترل کند، تصمیم بگیرد ، نقش بازي کند و دلیلتراشی کند. از اين رو حالت والد شخصیت ما جزو ارزيابيكننده وجودی ما است.
حالت والد شخصیت ما با توجه به نوع عملکرد به دو دسته تقسیم میشود :
- والد نوازشگر (حمایتگر) : شامل عشق، حمایت و تشویقهایی است که در زندگی تجربه کردهایم. والد حمایتگر وجودی ما دیگران را درك ميكند و به آنها اهميت ميدهد.
- والد انتقادگر(کنترل کننده) : سختگیر و آزارگر میتواند باشد، اشتباهات را مییابد و با طرح مسائل غیرمنطقی ذهن را درگیر كرده و آرامش را از ما میگیرد . والد انتقادگر شخصیت ما به رفتار و شخصيت افراد حمله ميكند و بهشدت دیگران را مورد ارزيابی و قضاوت قرار میدهد.
بالغ : حالت بالغ شخصیت ما اعمالي راباعث ميشود كه ازآنهابه عنوان اعمال منطقي، معقولانه،عقلايي وخالي ازاحساسات ياد ميشود. وجه مشخصه رفتار من بالغ تحليل مشكل وتصميم گيري عقلايي است. حالت بالغ شخصیت ما فقط یک نوع عملکرد دارد و آن عملکرد منطقی و عقلانی است . حالت بالغ حالت تعادل است . ویژگیهای بالغ فعال عبارت است از:
- بالغ وجودی شخصیت ما ميداند كه بروز مشكلات، بخشي از زندگي است و چگونگی نحوه برخورد با مشكلات است كه جهت زندگي ما را تعيين ميكند. اما كودك در مواجهه با مشكلات دچار سردرگمي شده و احساس شكست و سرخوردگی را تجربه ميكند.
- حالت بالغ بهدنبال حل مسئله است و با جمعآوري اطلاعات، شرح دقیق و كامل ابعاد مسئله و بررسي راهحلها، مسئله را مورد ارزيابي قرار داده و به جستوجوي راه حلي مناسب ميپردازد.
- وجه بالغ شخصیت ميداند كه بخش زيادي از دانش انسان بر پايه تئوريها بنا شده است. بنابراين ميآموزد كه چگونه قوانین زندگي را بازبینی كند و در عین حال مضطرب نشود. بخش بالغ وجود ما اين آگاهي را دارد كه بعضی از کارها خارج از توان و اراده بشری است و باید برای دریافت نتیجه به کائنات توکل کند.
- بالغ فعال با نگاهی منطقی عقايد مخالف را بدون سوگیری مورد بررسی قرار داده و از قضاوتهای عجولانه خودداری میکند .
- بالغ نسبت به پيامهاي حالت والد، آگاهي کامل دارد و ميداند كه ممكن است برخي از اين پيامها منطبق بر واقعيت و عقلانیت نباشند. او اين پيامها را مورد بررسي قرار ميدهد تا بتواند با پيامهاي نامناسب و مضر مقابله كند.
همه مردم در زمانهاي مختلف براساس اين سه حالت شخصیت رفتار ميكنند. در نظریه تحلیل رفتار متقابل انسان سالم داراي شخصيتي است كه به گفته «واگنر» بين هر سه حالت به ويژه والد پرورشدهنده، بالغ و كودك شاد موازنه برقرار ميكند. از اين رو موازنه ميان هر سه حالت شخصیت بهسلامتي شخص كمك ميكند. بحث اصلی «نظریه تحلیل رفتار متقابل» تعامل بین سه حالات کودک، والد و بالغ شخصیت انسان است. زیرا هنگامی که فرد بتواند در مواقع مناسب و ضروری بخش مربوط را بهکار گیرد توانسته است نهتنها با بخشهای درونی خود بلکه با دیگران نیز در موضع تعامل و سازگاری قرار گیرد .
یکی دیگر از مفاهیمی که در نظریه تحلیل رفتار متقابل مطرح میشود نوازش است. انسان در هر ارتباط متقابلي بهدنبال كسب نوازش و توجه ميشود، نوازش عبارت است از توجه به حضور ديگري كه ممكن است به صورت تماس جسماني، نگاه یا كلامي باشد و نياز انسان به توجه و تأييد را ارضا ميكند. درواقع نوازش واحدي از توجه است كه در فرد ايجاد انگيزه ميكند. نوازش مثبت موجب رشد عواطف سالم فرد ميشود و احساس مطبوعي را در فرد برميانگيزد كه از ارتباط صميمانه سرچشمه ميگیرد. نوازش منفي احساس نامطلوبي در فرد بهوجود ميآورد مانند طرد شدن يا مورد كنايه قرارگرفتن كه منجر به تحقير شده و «پيام تو خوب نيستي» را به فرد القا ميكند.

خودتان را نوازش کنید و کودک درونتان را پرورش دهید:
براي شروع، كارهايي را كه از آنها لذت ميبريد و دوست دارید، انجام دهيد. فهرستي از كارهايي كه باعث شادي شما ميشوند تهيه كرده و آنها را انجام دهيد. نقاشي كنيد، در ساحل دريا قدم بزنيد، بازی کنید، شوخطبع و خندهرو باشید، قوانین بایدها و نبایدهای انجام کارهای روزمره را زیر سئوال ببريد .
بدون هيچ انتظاري به ديگران نوازش بدهيد و عشق بورزيد . هرچه بيشتر ببخشيد بيشتر دريافت خواهيد كرد. كارها، صفات و خصوصيات خوب و پسنديده ديگران را بهخاطر بسپاريد و آنها را تحسين كنيد.
مفهوم دیگري که در نظریه تحلیل رفتار متقابل مطرح است آن است که مردم در فرايند رشد، نگرشهاي اساسی خاصی را نسبت به خود و دیگران انتخاب میکنند که میتوانند مثبت یا منفی باشند. توماس هريس تركيب نگرشها و مفروضات درباره خود و ديگران را وضعيت زندگي مينامد. بهطور کلی این نگرشها عبارتند از :
- وضعيت زندگي «من خوب نیستم – تو خوب هستی »
دارندگان این وضعیت داراي حالت کودك تسلیم شونده هستند و احساسشان این است که دیگران تواناترند . چنین افرادي همواره در جستوجوی کسانی هستند که والدهاي شخصیتی بزرگی دارند و نوازشکنندگان خوبی هستند.
- وضعيت زندگي «من خوب نیستم – توخوب نیستی »
این افراد درمورد خود احساس بدي دارند. در نظر این گروه، کل زندگی مصیبتبار و غمانگیز است، مردمی که داراي این حالت زندگی هستند تسلیم میشوند و به دیگران اطمینان ندارند و از خود نیز سلب اعتماد کردهاند و در افسردگی بهسر میبرند .
- وضعيت زندگي «من خوب هستم – توخوب نیستی»
دارندگان این وضعیت داراي والد انتقادگر هستند و از تسلیمشدن خودداري میکنند، آنها دیگران را به باد انتقاد و سرزنش میگیرند و بر این باورند که همیشه حق با آنهاست و اصلا باور به خوب بودن دیگران ندارند .
- وضعيت زندگي «من خوب هستم – توخوب هستی»
کسانی که داراي این احساس هستند از اعتماد به نفس کافی برخوردارند و به دیگران و محیط خود اطمینان و اعتماد دارند. رفتارشان از ناحیه والد نوازشگر (حمایتکننده)، بالغ وکودك طبیعی (شاد) ناشی میشود و کمتر از سوي کودك مخرب یا والد منتقد تاثیر میگیرند. میتوان گفت هر سه حالت شخصیت فرد به تعادل رسیده و شخص دارای شخصیت سالم است .
با سلام ، بسیار ممنون و سپاسگزارم بابت این مقاله مفید .