ذات شما بسیار غنیتر و پرمحتواتر از شغل شماست.
بازنشستگی، نه مسئلهای بغرنج، که در حقیقت ورود به یک مرحله دیگر از دوران زندگی انسان است؛ مرحلهای که به سهم خود، هم لذت و هم ناملایمتی به همراه دارد و از این رو است که باید هم چون دیگر مراحل، در بازنشستگی هم در لحظه زندگی کرد؛ کاری که ناشدنی است، مگر با برخورداری از باورها، عقاید، احساسات و عواطفی که ریشه در تفسیر امیدوارانه و همزمان، واقعبینانه امور دارند.
***
حتما تابهحال با پدربزرگهای مهربانی برخورد کردهاید که هر روز صبح به پارک میآیند و ساعات زیادی از روز را روی یک نیمکت، در کنار همقطاران خود مینشینند.تعدادی از آنها، طبق عادات سالهای طولانی شاغلبودن و به جبران خستگی و مشغله آن روزها، اوقات فراغتشان را با استراحت، بیکاری و دوری از هر فعالیتی سپری میکنند. این افراد، با وجود سلامت کامل جسمانی و تواناییهای فردی، علاقهای به «انجام کار» ندارند، زیرا در سالهای اشتغال، برای اوقات فراغتشان برنامهریزی نکرده و به خواستههای دلشان توجهی نداشتهاند. هدف از بازنشستگی رسیدن به سطح مطلوبی از شادی و رضایت است.
هویت جدید شما چیست؟
برای اینکه بتوانید از دوران بازنشستگیتان نهایت استفاده را ببرید، لازم است دقیقا بررسی کنید که شخصیت شما نیاز به ارتقا دارد یا نیاز به بهبود؟ چرا که تعریف شما از خودتان در دوران بازنشستگی، در مقایسه با زمان اشتغال، بسیار متفاوت است.
این شما هستید که باید ذهن و تفکرتان را ارتقا دهید و با هویت و خود واقعیتان ارتباط برقرار کنید. وقتی قادر به انجام این کار به صورت روزانه باشید، دیگر برای داشتن هویت و تعریفی از خودتان، نیازی به یک شغل نخواهید داشت. در این صورت، آرامش و شادی بیشتری را، با یا بدون داشتن شغل، تجربه خواهید کرد. ارزش شما خیلی فراتر از شغلتان خواهد بود و همیشه نیز با شما خواهد ماند، چون بیشتر افراد جامعه فکر میکنند با شغلشان تعریف میشوند و هویت مییابند.واقعیت این است که ذات شما بسیار غنی و پرمحتواتر از شغل شماست. وقتی با درون خودتان در تماس و ارتباط باشید، درمییابید که شغل شما نمیتواند از شما یک فرد کامل بسازد؛ همچنین داراییها، قدرت، جایگاه و ثروت و ذات و درون شما براساس مفاهیم عمیقتری مانند خلاقیت، مهربانی، شور و اشتیاق، بخشندگی، عشق، لذت، ارتباط با دیگران، شوخطبعی، آرامش، شادی درونی و معنویت بنا شده است. یک هویت جدید و سالم بر اساس ویژگیهای ذکر شده، دوران بازنشستگی شما را تبدیل به یک تجربه لذتبخش خواهد کرد.
شاهکلید هویت جدید، داشتن هدف است
دکتر «کیوان نمازی»، متخصص بیماریهای دوران کهنسالی در دانشگاه تگزاس، تاکید میکند که داشتن یک هدف مهم به بازنشستگان کمک میکند که حتی در سنین هشتاد تا نود سالگی یا بیشتر نیز شاد باقی بمانند. به گفته دکتر نمازی، «موفقترین افراد خیلی مسن، آنهایی هستند که یک ارتباط مهم، یک سرگرمی یا چیزی دارند که به آنها شوق و اشتیاق به زندگی میدهد.»
اگر به این نتیجه رسیدید که هویت فردی شما تا حد زیادی تحتتاثیر شغلتان بوده یا پیداکردن هدف بزرگ در زندگی برایتان دشوار است، پس باید علایقتان را بشناسید.
آیا علایق خودتان را میشناسید؟
وسعت و گستردگی علایق بسیار مهم است. اگر در دوران بازنشستگی علایق متنوع نداشته باشید، دچار یأس و پوچی میشوید. شما باید علایقتان را در دوران کاری، گلچین و انتخاب کنید. فقط یک علاقه مثلا بدمیتون بازی کردن برای این دوران کافی نیست. باید انواع مختلفی از علایق را برای خودتان انتخاب کنید؛ از نویسندگی گرفته تا ملاقات دوستان و گذراندن دورههای آموزشی متفاوت با حرفه سابقتان. بهتر است که برای خود یک فعالیت اصلی را انتخاب کنید که به شما احساس مفید و هدفمندبودن بدهد. سعی کنید در آزادی کامل، دورترین نقاط ذهنتان را برای یافتن علایقتان کنکاش کنید. مهم نیست این موارد چقدر رویایی و دستنیافتنی باشند؛ هر کدام از علایقتان، هر قدر هم غیرمنطقی باشند، باعث میشوند که خواستههایتان را بیشتر بشناسید و این خود قدم بزرگی است.متاسفانه در روزگار ما، پول عامل محرک بیشتر فعالیتهای بشر شده است و کارهای ما در صورتی باارزشتر است که سرانجام، پول بیشتری نصیبمان کند. چه بخواهیم و چه نخواهیم، اینها واقعیات زندگی انسان در قرن بیستویکم است. اگر چه ناچیز، اما از همین حقایق تلخ هم میتوان بهره برد.فعالیتهایی هستند که شما میتوانید با انتخابشان، از آنها پول به دست آورید، مثل تدریس، ساخت صنایع دستی و …). این فعالیتها نباید خارج از دایره علایقتان باشند و در ابتدا به منافع مالی حاصل از آنها نیز فکر نکنید. یادآوری این نکته ضروری است که هدف، راهاندازی یک کسبوکار نیست و فقط میخواهید از منافع اقتصادی به عنوان یک عامل محرک برای انجام علایقتان استفاده کنید. از طرف دیگر، باید این کارها را با توجه به امکانات و تواناییهای خودتان انتخاب کنید. البته اگر فعالیت انتخابیتان نیاز به سرمایه یا امکانات خاصی دارد که در اختیار شما نیست، از آن چشم پوشی کنید.
توجه به علایقتان در کنار در نظر داشتن امکانات موجود، کلید پیروزی است
خوشبختانه با دسترسی به فضای مجازی و گسترش آن، ارائه خدمات یا فروش این محصولات، کار چندان سختی نیست؛ از طرف دیگر، قرار نیست حجم کار شما آنقدر زیاد باشد که در بازاریابی به مشکل بخورید. فقط با استفاده از کمی تکنولوژی و یا تبلیغ بین دوستان و نزدیکان، بیشازحد پاسخگویی، مشتری خواهید داشت!
چه کاری بهتر از یادگرفتن
سعی کنید باورها و قیدهای ذهنی خود و اطرافیانتان را تغییر دهید. اگر در شصت سالگی به آموزش هنر روی آورید، قرار نیست هنرمند شوید؛ گر چه این موضوع هم غیرممکن نیست. به خودتان یادآوری کنید که «هدف من از شرکت در این کلاسها و دورهها، فقط لذت بردن از آن است و قرار نیست به هیچ جای خاصی برسم.»
بهخاطر بسپارید که یادگیری و آموزش، از هر طریقی که باشد، به شما کمک میکند حس خوبی داشته باشید، بهتر بیندیشید، طول عمر بیشتری داشته باشید، دانش و معلوماتتان را افزایش دهید، ذهنتان را پویا و فعال نگه دارید و جوانیتان را حفظ کنید، صرفنظر از اینکه واقعا چند سال دارید: «هر آن کس که دیگر نیاموزد، پیر است».
«هنری فورد» میگوید: «بیست ساله یا هشتاد ساله فرقی نمیکند؛ هر آن کس که به آموختن ادامه ، جوان میماند. بهترین چیز در زندگی این است که مغز و ذهنتان را جوان نگه دارید. »
نتیجه اینکه اجازه ندهید باورها و هنجارهای حاکم بر جامعه، زمان مناسب را برای بازنشستهشدن شما تعیین کند. به تمام آرزوها و خواستههایی که برای زمان فراغتتان کنار گذاشتهاید، فکر کنید. بازنشستگی اختیاری زودتر از موعد به شما فرصت میدهد که عرصههای جدیدی را مطالعه کنید، در حوزهای که به آن علاقه دارید، به طور پارهوقت کار کنید و حتی به منطقه خوشآبوهواتری نقلمکان کنید. خیلی مهم است که زمانی به دنبال اهداف و آرزوهایتان بروید که هنوز جوان و پرانرژی هستید تا بتوانید از آنها لذت ببرید. بهعلاوه، بازنشستگی آخرین فرصت برای شماست که همان فردی باشید که همیشه دوست داشتید!
مجله موفقیت : شماره 407