مطالعه یک کتاب خوب در هر زمینهای میتواند پتانسیلهای رشد و برون رفت از مشکلات را ایجاد کند. حالا میخواهیم یک کتاب خوب و کاربردی در خصوص اعتماد به نفس معرفی کنیم. کتابی که بدون اتلاف وقت و بدون پر کردن صفحات از حرفهای حاشیهای، مملو از جملات کابردی است.
اعتماد به نفس فوقالعاده در چهل روز
بله! جملات کاربردی که هر کدامش میتواند برای خواننده، الهام بخش باشد و به او کمک کند تا اعتماد به نفس را در خودش تقویت کند.
این کتاب به مانند یک دستورالعمل اجرایی است. پدران و مادران و معلمان از طریق این کتاب میتوانند روی فرزندان خود تاثیر گذار باشند. چه کودک و چه نوجوان و چه حتی خودشان
این کتاب مشتمل بر چهل سرفصل است که هریک برای یک روز نوشته شده تا در چهل روز به دستاوردی خوب برسیم. البته ضروری است راهکارهای آن به دقت مورد بررسی و تمرین قرار گیرد.
نویسنده نام آشنای این کتاب کسی است که سالها روی مفاهیم مختلف روانشناسی و مشاوره به خانوادهها و مراکز آمورشی فعال بوده است. آقای دکتر احمد حلت، نویسنده این کتاب تجربیات گرانبهای خود را در قالب جملاتی آسان و معنادار ارائه کرده است.
حالا سری به بخشهای مختلف کتاب بزنیم و خلاصهای از مطالب آن را ارئه کنیم. گرچه این خلاصه تنها گوشهای از مطالب این کتاب را ارائه میدهد اما به شما کمک خواهد کرد با مفاهیم آن آشنایی خوبی پیدا کنید و ارتباط لازم را با آن برقرار کنید.
آنچه در این مطلب میخوانید [ ]
روز اول: دور کردن امواج منفی
در این بخش نویسنده تلاش میکند یکی از زمینههای بروز عدم اعتماد به نفس را از بین ببرد. ایجاد آگاهی نسبت به این پدیده و پیدا کردن زمینههای آن چیزی است که از همان ابتدای فصل دیده میشود.
پذیرفتن اینکه شما مسئول افکار خودتان هستید و باید افکار خود را به دست بگیرید مطلبی است که خیلی صریح و روشن در این فصل بیان میشود.
سپس راهکارهایی ارائه میشود تا بتوان واقعا افسار افکار را به دست گرفت و اجازه نداد منفیبافی سراغ انسان بیاید.
از جمله این راهکارها، روزهی فکر است. ده روز مراقبت و تمرکز جدی از ذهن برای جلوگیری از افکار منفی. وقتی انسان ده یا چند روزی روی کاری متمرکز باشد، میتواند آن را به عادت تبدیل کند. چیزی که در اولین فصل این کتاب برای جلوگیری از افکار مخرب تجویز شده است.
البته این روزه فکری دارای گامهای عملیاتی دیگری نیز هست. از جمله فکر کردن به اتفاقات خوب و فکر کردن به راه حل مسائل و عدم سرزنش خود.
روز دوم: تجسم خلاق
دراین بخش از خواننده میخواهد خود آرمانیاش را روی کاغذ بیاورد. يعنی دقیقا آنچیزی را كه هرکسی آرزو دارد به آن برسد. آنچه نوشته میشود باید صریح، واضح و شفاف باشد.
مثال: اگر از فوتبال بازی كردن میترسيد، مجسم كنيد در زمینی بزرگ مشغول بهترین بازی در حد رونالدو هستيد و تماشاگران شما را با صدای بلند تشويق ميكنند. البته قرار نیست در این بخش دست به تخیلات بینتیجه بزنیم. بلکه این اقدام یک قطعه از پازلی است که در این کتاب اعتماد به نفس نوشته شده است.
روز سوم: رهایی از تایید طلبی
تشنه تایید و تمجید دیگران بودن و به آن نرسیدن هزار و یک عارضه دارد از جمله از بین رفتن اعتماد به نفس. باید این خصیصه را کنار گذاشت که این اتفاق در سومین بخش از این کتاب آموزش داده میشود.
گرچه خیلی از ما دوست داریم مورد تاييد ديگران قرار گرفته و از سوی آنها پذيرفته شويم. اما نباید فكر كنيم براي تاييد شدن بايد به هر درخواستی پاسخ مثبت بدهیم. نباید استقلال خود را نابود کنیم و از هویت خود صرف نظر کنیم.
روز چهارم: احساس گناه ممنوع
در ابتدا تفاوت گناهکار بودن با احساس گناه شرح داده شده است. نویسنده در کتاب خود در مورد اعتماد به نفس به این نکته اشاره کرده است که:
«وقتي فكر ميكنيم گناهكاريم، پذیرفتهایم كه اشتباه كرده و نادرست عمل نمودهايم. اما احساس گناه یعنی حس بيارزشی و بيخاصيت بودن»
روز پنجم قصد متضاد دکتر فرانکل
در این روز وارد یک هیجان جدی میشوید. حالا باید کاری را انجام بدهید که از آن میترسید. این مهم با الهام از نظریه در آغوش گرفتن مشکلات بر اساس نظریه ویکتور فرانکل شکل گرفته است.
نویسنده میگوید: «خود را براي كارهايي كه از آنها وحشت داريد، آماده كنيد. از اين پس گفت و گو با افراد مختلف، شركت در بحثهاي گروهي و در كل هر چيزي را كه باعث اضطراب شما ميشود، انجام دهيد»
حالا باید در برابر کسی که احساس راحتي نميكنيد، خود را دست بالا بگيريد و محکم پاسخ او را بدهيد. باید نگاه او را تحمل كنيد و از نظرات خود دفاع كنيد. خود را آرام و تاثيرگذار بدانید و با اعتماد به نفس در او بنگريد.
نویسنده تمریناتی هم در نظر گرفته است از جمله اینکه به مغازه بروید و کالای با کیفیت پایین را پس بدهید و پولتان را پس بگیرید.
روز ششم تا دهم: تکیه بر استعداد و هنر نه گفتن و بالا بردن آگاهی
از تهیه فهرستی از توانايیها و استعدادها و دستاوردها گرفته تا یاد گرفتن هنر نه گفتن. از بالا بردن آگاهی تا تیپ زدن و خوش بود بودن.
شاید اینها را همیشه در ذهن داشته باشید اما وقتی یک اقدام را هدفمند و با برنامه و برای رسیدن به اعتماد به نفس انجام بدهید ماجرا متفاوت خواهد شد.
روز یازدهم: عاشق خود باشید و به طور کامل خود را بپذیرید
نویسنده کتاب اعتماد به نفس این بخش را با این گزاره شروع میکند که همه چيز با جسم انسان شروع ميشود. سپس دوست داشتن جسم را مطرح میکند و از خواننده میخواهد به این موضوع توجه جدی داشته باشد.
او بر موضوع عشق به خود به معنای پذيرفتن خويشتن به عنوان يك انسان با ارزش تکیه میکند و برای نهادینه شدن این تفکر از خواننده میخواهد چنین تمرینی را در دستور کار خود قرار دهد. مثلا در رستورانی خوب غذايي را كه واقعا دوست دارید میل کنید بدون توجه به به كمي يا زيادي قيمتش! و اینکه برای براي سلامتي خود برنامهريزي داشته باشید و برنامه تفريحي مورد علاقهتان را داشته باشید.
روز دوازدهم و سیزدهم: سرعت و نظم
دکتر حلت در کتاب اعتماد به نفس روی افزایش سرعت حرف زدن تکیه میکند. او میگوید: سرعت راه رفتن و حرف زدنتان را حداقل 20 درصد افزايش دهيد. در ادامه برای عملیاتی تر شدن موضوع میگوید: «از امروز با سرعت بيشتري راه برويد، تندتر حرف بزنيد و مطمئن باشيد با اين عمل نشان ميدهيد كه اهل دهكده موفقيت هستيد»
موضوع نظم را نیز به عنوان یک عادت حیاتی و تاثیرگذار بیان میکند.
روز چهاردهم: رفتار درست با جسم
این بخش نیز عملیاتی و اجرایی شروع میشود. سریع راهکار ارئه میکند و وقت خواننده را نمیگیرد.
اول از همه از اهمیت خواب میگوید. از خواننده میخواهد ساعات خاصي را براي خواب در نظر داشته باشد. قبل از خواب كارهای آرامبخش انجام دهد و در سكوت و با افکار مثبت خود را قرار دهد.
پس از خواب به تغذيه كامل میپردازد. از بالا بردن سواد تغذیه تا مراقبت از پرخوری و نوشیدن آب در طول روز. توجه به ورزش و مراقبت از اعصاب و روان از جمبه بخشهای دیگر روز چهاردهم است.
روز پانزدهم: مدلسازی از یک فرد با اعتماد به نفس بالا
در این بخش از کتاب اعتماد به نفس، دکتر حلت از خواننده میخواهد حالات یک فرد با اعتماد به نفس بالا را به خود بگیرد. بدن، ژستها، نوع راه رفتن و حرف زدن و دست دادنش باید محکم و استوار باشد.
او از خواننده کتاب میخواهد حالت افرادی را به خود بگيرد كه مصمم، موفق، قوی، با صلابت و پرتلاش و با اعتماد به نفس هستند. مخاطب باید تمرین کند که در كمال آرامش، قدمهايش را محكم بردارد و با چهرهای خندان و گشاده راه برود.
كسلی و بيحالی در راه رفتن و قوز کردن و پاها را بر زمين كشيدن ممنوع. باید سر را بالا نگه داشت و محکم و استوار و با اطمينان ایستادن و نشستن و راه رفتن و محکم دست دادن و ادای آدمهای موفق را درآوردن تکرار کرد تا به عادت تبدیل شود.
دکتر حلت در کتاب اعتماد به نفس خود میگوید: «كسی كه در جست و جوي اعتماد به نفس است بايد پيشاپيش بر چهره خود ماسك تزلزل ناپذيري را استوار كند تا اعتماد به نفس به مرور در ژرفاي وجودش جايگزين شود. اگر به دارا بودن اعتماد به نفس تظاهر ميكنيد، ديري نميپايد كه آن را احساس ميكنيد»
به جرات میتوان روز پانزدهم کتاب را یک روز مهم و تعیین کننده برشمرد. بعد از اقدامات روزهای بعد، این روز و تمرینات آن که باید همیشه ادامه پیدا کنند نقشی جدی در نهادینه شدن اعتماد به نفس در وجود انسان دارند.
روز شانزدهم: پاک کردن تصویر شکستهای گذشته
در این روز نویسنده تلاش میکند با ارائه تکنیکهایی جذاب و عملیاتی به خواننده کمک کند شکستهای گذشته و عدم دستیابیها و احساسات منفی ناشی از آنها از ذهن پاک شود. این اقدام به افزایش اعتماد به نفس کمک زیادی میکند.
روز هفدهم: تقویم زندگی
این تقویم درواقع پلی است میان خود و دیگران برای برقراری ارتباط هرچه بهتر. نویسنده از مخاطیش میخواهد تقويمي تهيه كند و روزهاي مهم زندگی خود و كساني را كه با آنها در ارتباط است را در آن يادداشت كند. سپس در مناسبتها یا خاطراتی که رخ داده با آنها تماس بگیرد و آن روزها را یادآوری کند و از این طریق ارتباطات خود را در جهت افزایش اعتماد به نفس افزایش دهد.
روز هجدهم و نوزدهم: خلاقیت، رهایی از تنبلی
خلاق بودن به عنوان عنصری مهم در بازآفرینی شخصیت و ایجاد فضای جدید و رشد و پیشرفت معرفی شده است. همچنین رها کردن تنبلی و کاهلی به عنوان مانعی بزرگ یک اقدام ضروری است که این کتاب اعتماد به نفس به شما کمک میکند با برخی تکنیکها با آن دست پیدا کنید.
روز بیستم: استفاده از ابزار جسم
تکنیک مورد اشاره در این روز نیز جالب و قابل توجه است. کتاب اعتماد به نفس به خواننده خود میگوید چطور با استفاده از ژستهای جسمی حالات مورد نیاز را در خود ایجاد کند.
او میگوید: نحوه تنفس و حالتهايی که چهره خود میگیرید و حتی طرز ايستادن و نحوه به حركت درآوردن اعضاي بدن همه در احساسي هستند كه اكنون داريد. بنابراين اگر اعتماد به نفس میخواهید خیلی سريع حالات جسمتان را تعغییر دهید.
او به نظرات آنتونی رابينز اشاره میکند که در سمينارهای خود و در هنگام سخنرانی، از تمام بدنش كمك ميگيرد و اینگونه استدلال میکند كه: «اگر قرار بود نوشتههايم به تنهايي قدرت داشته باشند، آنها را به شيشه ميچسباندم تا همه آنرا بخوانند. من با حالاتي كه به خود ميگيرم، حس اعتماد را در ديگران به وجود ميآورم.»
روزهای بیست و یکم و بیست و دوم: کنترل تمرکز ، تغییر باورها
تمرکز عنصری حیاتی در زندگی انسان است از جمله اعتماد به نفس. از دیگر سو برخی باورهای نادرست میتواند روی بسیاری از حالات از جمله اعتماد به نفس تاثیر منفی بگذارد.
تکنیکهای ارائه شده در روزهای بیست و یکم و بیست و دوم به این موضوع کمک شایانی میکنند که در کتاب به آن اشاره شده است.
روز بیست و سوم: اصول پنجگانه اعتماد به نفس
در روز بیست و پنجم کتاب اعتماد به نفس پنج اصل راهبردی و مهم را برای دستیابی به اعتماد به نفس برمیشمرد و روی هرکدام توضیحات کافی میدهد. از جمله قضاوتهای درونی و آزاردهنده و کنار گذاشتن آن یا دست برداشتن از تعصب و در عوض تلاشگری هرچه بیشتر.
روز بیست و چهارم: چرخه موفقیت
چرخه موفقيت چهار عنصر اصلی دارد که به طور ویژهای بر كيفيت زندگی تاثیر مهمی دارند. این موارد عبارتند از استعدادهاي بالقوه، اعمال بشر، نتايج به دست آمده و عقايد بشر.
توضیحات هریک از این موارد در کتاب اعتماد به نفس به عمق بخشی تفکر خواننده کمک میکند تا بهتر از همیشه روی خود کار کند.
روزهای بیست و پنجم و بیست وششم: دریافتن واقعیت خود و عوامل بازدارنده
پیدا کردن شناخت واقعي از خود و همچنین شناسایی خصوصيات، ارزشها و توانمندیهای خود چیزی است که در این فصل از کتاب به آن پرداخته میشود. سپس برای تقویت اعتماد به نفس، توصیه شده است که زندگي بر طبق اين شناسايیها، صورت پذیرد. که در این باره توضیحات مفصل در کتاب ارائه شده است.
در همین راستا لازم است صفات بازدارنده برای داشتن زندگی درست را شناسایی کنیم و با تکنیکهای لازم آنها را از خود دور کنیم.
روز بيست و هفتم: هدفگذاری
نویسنده کتاب اعتماد به نفس، به خواننده اش این پیام را میدهد که بدون هدف، زندگي معنا و مفهومی نخواهد داشت. او در مسیر مفهوم هدفگذاری به این مثال میپردازد که همانطور كه ماهيچههاي بدن در اثر بی تحرکی شل ميشوند، تواناييها و استعدادها هم در صورت عدم استفاده، از بین میروند.
برای حفظ این استعدادها باید هدفگذاری داشت تا جهتگیری های لازم در انسان ایجاد شود. اهدافی واقع بینانه و مشخص و روشن که در کتاب به خوبی توضیحات لازم در مورد آن ارائه شده است.
روزهای بیست و هشتم و بیست و نهم: تصمیمگیری و مدیریت زمان
از نشانههای اعتماد به نفس، تصميمگيريهای درست و به جا و قدرتمندانه افراد است. آنهایی که فاقد اعتماد به نفس کافی هستند، ثبات رفتاری ندارند براي رسیدن به این ثبات بايد با قاطعيت حرف بزنيم و عمل كنيم.
دکتر حلت در کتاب خود میخواهد بگوید: در ابتدا لازم است به افکار،علايق و رفتارهای خودتان احترام بگذارید. براي خودتان ارزش قائل شوید و به دنبال این نباشی که صرفا خواستههای انجام دهيد. کمک کردن به دیگران با خادم بودن برای دیگران متفاوت است. شما بايد بتوانید رفتاری مناسب، قاطع و دقیق از خود نشان دهید.
نویسنده در این بخش از کتاب اعتماد به نفس تمریناتی را نیز ارائه کرده است.
و اما مدیریت زمان. کتاب در این باره میگوید ویژگیهایی که میخواهید در خود ایجاد کنید در طی زمان رخ میدهد. بنابراین باید از اوقات زندگی خود به خوب استفاده کنید.
این مهم جز با مدیریت زمان به دست نمیآید. برنامههای بلندمدت و میان مدت و کوتاه مدت برای اهداف کوچک و بزرگ. بعد از تدوین برنامه زمانبندی باید سراغ اولویت بندی مطالب مندرج در آن رفت. نویسنده کتاب اعتماد به نفس در این باره میگوید: «سعي كنيد برنامهريزي شما بر طبق تواناييهايتان بوده و خيلي فشرده و خسته كننده نباشد»
روز سیام: پول و ثروت
در این بخش از کتاب، نویسنده رابطهی جالبی میان مفهوم پوب و اعتماد به نفس نشان میدهد. چند دستورالعمل و تفکر ساده اما کارساز.
مثلا از خواننده کتاب میخواهد هميشه مقداری پول همراه داشته باشد. یااینکه میزان پولی که میخواهد داشته باشد را با تاریخ مشخص دستیابی در نظر داشته باشد. چنین روندی انسان را در مسیر اقدام قرار میدد. آنهم اقدام جدی در موضوعی جدی به نام پول. داشتن نگاه مثبت و برنامه مالی مشخص و سرمایهگذاری از جمله مطالبی است که در این بخش رائه شده است.
روز سی و یکم تا سی و چهارم: رویایی با ناشناختهها، مسئولیت پذیری، خود هوشیاری، عدم تاخیر
این چهار بخش از کتاب چالشهای جدید و نحوه عکسالعمل خواننده کتاب با آنها را مورد بررسی قرار میدهد. کسی که قدم در راه اعتماد به نفس میگذارد باید بداند زندگی در یک مسیر پیش نمیرود و همیشه ممکن است با یک رویداد پیشبینی نشده جدید مواجه شود. مخصوصا بحرانها
وقتی ابزار مهم اعتماد به نفس را در اختیار داریم یعنی دیگر به دلشوره نیازی نیست. بنابراين در مواجهه با يك موقعيت ناآشنا و جديد میتوانیم تصور كنيم كه اين نيز يك رویداد تجربه شده و آشناست. این نگاه در مورد برخورد با اشخاص جديد نیز مصداق دارد. میتوانیم اين تصور را داشته باشيم كه با آنها هم كاملا آشنا بوده و خوب میشناسیمشان.
دکتر حلت نویسنده کتاب اعتماد به نفس در یک جمله کلیدی چنین میگوید: «اگر شما بتوانيد در مورد بعضي امور، احساس امنيت و اطمينان كنيد ميتوانيد اين تصوير را در خود بيافرينيد كه نسبت به همه چيز خاطر جمع هستيد»
و اما خودهشیاری. یک آگاه و بینش درونی و تجربه شده که همیشه در وجود ما بوده و هست. در زمان آرامش و خلوت و سکوت گاهی از خودمان بپرسیم: من كيستم؟ آيا خودآگاهی کامل دارم؟ خوابم يا بيدار؟ نقاط قوت من چیست؟ نقاط ضعفم که باید اصلاحشان کنم چه چیزهایی هستند؟
کتاب موفقیت این سوال را مطرح میکند که : «آيا من انسان خوشبختي هستم؟ به محض پرسش اين سوال به دنبال منشا ميرويد و چراها را پيدا ميكنيد و قدم براي سعادت خود برميداريد. آيا من از زندگي خود راضي هستم؟ چگونه ميتوانم راضي باشم؟» تا بتواند به فرآیند خودآگاهی خواننده کمک کرده باشد.
و اما مسئولیتپذیری و سرعت عمل نقطه عطف بسیاری از چالش ها و دستاوردهای بشری است که در این مقطع از کتاب برای بالا بردن اعتماد به نفس بیان شده است. تکرار رفتارهای مسئولانه در زمان مناسب همانند یک بستهی رفتاردرمانی به خواننده کمک میکند فرآیند اصلاح خود را به خوبی پیش ببرد.
روز سی و پنجم: ببخشید و رها کنید
کتاب اعتماد به نفس این بخش را اینگونه آغاز میکند: «روح خود را رها كنيد»
نویسنده معتقد است افراد دارای اعتماد به نفس، چنین روحیهی بخشندهای دارند. روحي بزرگ و آزاد. انسان باید بتواند خود و دیگران را ببخشد. این احساس که به من ظلم شده است، ما را در لاک یک قربانی فرو میبرد و باعث میشود قدرت تمركزمان را از دست بدهیم. پس از آن روحیه ما رنگ میبازد و بدون آنكه متوجه باشیم سرشار از انرژی منفی برای خود و دیگران میشویم.
این انرژی منفی ریشههای اعتماد به نفس خود را میخشکاند پس بهتر است نرنجیم و نرنجانیم؛ ببخشیم و رها کنیم.
روزهای سی و ششم و سی و هفتم: از معرفی خود به دیگران تا صداقت و تعهد
معرفی خود در اولین دیدار یا برخورد، از جمله مشخصات کسانی است که اعتماد به نفس بالايي دارند. نویسنده تلاش میکند این را به مخاطب خود بیاموزد که در اولین ملاقاتها «در چشمهايش نگاه كنيد، نامتان را به وضوح بگوييد و البته محكم با او دست بدهيد»
تکمیل چنین روحیهای به صداقت با دیگران و تعهدپذیری است. نویسنده از قول شکسپیر میگوید: «با خود صادق داشته باشيد آنگاه همچون چرخه طبيعي فرا رسيدن روز از پي شب خواهيد ديد كه با ديگران نيز نميتوانيد صادق نباشيد»
روز سی و هشتم: جسارت در اقدام
خیلیها آرزوهاي زیادی در سر دارند. اما فقط تعداد کمی از آنها جرات و جسارت اقدام دارند. خیلیها حوصله انجام کاری که منجر به تحقق آرزوهایشان میشود را ندارند. حالا نویسنده کتاب اعتماد به نفس تلاش میکند از این مسیر نیز به خواننده خود کمک کند.
او اینگونه تلاش میکند تا شما اهل اقدام باشید. اهل عمل کردن برای رسیدن به آنچه میخواهید. همین عملگرایی اعتماد به نفس را در انسان بالا میبرد.
نویسنده میگوید: «اگر فردي ميخواهد به هدف و آرمان خود برسد و در اولين گام جرات عمل و اقدام در خود نميبيند بايد از خود بپرسد كه ارزش هدف مورد نظر براي شخص او چقدر است؟ و پس از آنكه كامل و مشخص و شفاف شد كه در مسير رسيدن به هدف چه چيزهايي به دست ميآورد و چه چيزهايي را از دست ميدهد با اعتماد به نفس بالاتري اقدام ميكند»
روز سی و نهم: تبسم همیشگی
اگر «رضايت خاطر» را نشانی از اعتماد به نفس تلقی کنیم، بزرگترین نشانهی آن تبسم همیشگی است. نشانهای روشن و واضح از فردی که اعتماد و عزت نفس دارد. دارای روحیهی همکاری است و ارتباطات خوبی با دیگران دارد. خودش را دوست دارد و با دیگران نیز رابطه دوستانه برقرار میکند.
دکتر حلت در کتاب اعتماد به نفس خود مینویسد:
«تبسم هم آرامش عضلات صورت و هم آرامش جسمي شما را سبب ميشود و هم باعث رضايت خاطر و اعتماد به نفس در شما ميشود»
حالا برای دستیابی به این عادت مهم نیاز به آگاهی داریم. این روحیه یک شبه در ما ایجاد نمیشود. بنابراین باید دست به افزایش آگاهی و اقدام زد تا آرام و آهسته این روند در ما ایجاد شود. کتاب این موارد را به خوبی ارائه کرده است.
روز چهلم: قدرت ایمان
این بخش پایانی و مهم کتاب از جمله بخشهایی است که کتاب اعتماد به نفس به آن پرداخته است. بخشی جذاب و بیانی جذابتر.
نویسنده توجه را به سمت خداوند میبرد. ايمان به و توكل به او. او دست روی یک مفهوم مشترک در میان همه آدمها گذاشته است. یک موضوع کاملا فطری یعنی خداباوری.
دکتر حلت از پيمان با خدا و زيباییهای آن میگوید و بیان میدارد که در این پیمان، نه افسردگي وجود دارد و نه خستگی و نه ناراحتي. چراکه هر كاری كه به رضای خدا گره خورده باشد، با عشق و آرامش همراه است.
تلاش پی در پی و نهایتا درخواست از خدا برای حاصل شدن بهترین نتایج، معجزهای بزرگ برای افایش اعتماد به نفس است. وقتی کار را به خدا بسپاریم، دیگر نتیجهی آن ما را به اضطراب نخواهد انداخت چراکه او خیر و صلاح ما را بهتر میداند.
یکی از ریشههای اضطراب و افسردگی و نهایتا عدم اعتماد به نفس، رسیدن به همه چیز فارغ از این مفاهیم معناگرایانه و خامدا حور است. چنین افرادی دچار تشويش و سردرگمي ميشوند.
نویسنده میگوید: «عبادت و ارتباط معنوي با خدا ميتواند استرس يا فشارهاي رواني را كاهش دهد. با توكل و اعتقاد به خالق هستي ميتوان ذهني توام با آرامش و افكار مثبت داشت و به زندگي هدفي مشخص بخشيد»
دکتر حلت در این بخش از کتاب خود، به تفاوت میان عزت نفس كاذب و عزت نفس واقعی نیز اشاره میکند. فضای جدیدی را پیش روی خواننده خود قرار میهد و میگوید:
«فرض كنيد كه شما مرتب به فرزندتان بگوييد كه عالي و بينظير است، مهم نيست كه او عالي و بينظير هست يا خير، اما همين حرف شما به او احساس خوبي ميدهد اما بعد وقتي وارد جامعه ميشود احساس پوچي و درماندگي ميكند» سپس این سوال را مطرح میکند که: چه بايد كرد؟
او با ارئه راهکارهایی مفصل و توضیحات کافی راه برون رفت از چنین حالتی را بیان میکند. تا در آخرین گام تمام آنچیزی که خواننده در مورد اعتماد به نفس نیاز دارد را بیان کرده باشد.