سلامت روان موضوعی است که جوامع پیشرفته یا در حال پیشرفت، روز به روز بیشتر به دنبال آن هستند. چه بسا همین جوامع، گاهی روز به روز بیشتر آن را از دست بدهند.
سالانه برای سلامت روان، هزینههای مادی و معنوی زیادی میشود؛ از مراجعه به مشاور و روانپزشک تا دیدن و شنیدن فیلمها و پادکستهای راهنما.
باید بدانیم داشتن سلامت روان، رسیدن به یک نقطه مطلوب نیست؛ بلکه حرکت در یک مسیر مشخص و بالا نگاه داشتن برخی روحیات است. به طور مثال نمیتوان انتظار داشته باشیم که هر روز و در همه ساعات شاد باشیم. اما میتوانیم خودمان را در مسیری قرار دهیم که همواره به دنبال افزایش روحیه باشیم.
برای رسیدن به سلامت روان باید مبارزه و تلاش کرد. تلاش و کوشش پیوسته، خودش میتواند دلیلی بر ارتقا انرژی مثبت و روحیه باشد.
سلامت روان را میتوان در بخشهای مختلفی از زندگی و فعالیتهای خاص جستوجو کرد. همه آنها را با هم پیوند داد و برای بیشتر آنها برنامه داشت. مثلا خانواده، ورزش، سبک زندگی، تغذیه و خیلی چیزهای دیگر میتوانند راهی برای رسیدن به سلامتی روح و بالا بردن روحیه باشند.

آنچه در این مطلب میخوانید [ ]
سلامت روان چیست؟
در مورد چیستی سلامت روان نظریات زیادی وجود دارد. چه بسا تعریف این موضوع تا حدودی شخصی باشد. به این معنا که افراد برای سلامت روان خود، تعریف شخصی و نسبت به آن رضایت خاطر داشته باشند.
اما اگر بخواهیم مبتنی بر مطالب عمومی و وجدانی سلامت روان را تعریف کنیم این شاخصها میتوانند به ما کمک کنند:
داشتن حس رضایت و حال خوب
توانایی ارتباط با محیط
توانایی کنترل اضطراب، استرس و تنش
دوری از افسردگی
اعتماد و عزت نفس
داشتن مهارت زندگی و لذت بردن از آن
سرگرمی و تفریح آگاهانه و مستمر در زندگی
شاید شما هم بخواهید به این موارد چیزی اضافه کنید. تجربیات انسانها در طول زندگی، درسهای خوبی به آنها داده است. بنابراین شما هم میتوانید در مورد سلامت روان، ارتقا روحیه و بالا رفتن نشاط روحی و فکری، مطالبی برای ما و سایر خوانندهها بگویید.
برای رسیدن به سلامت روان ممکن است راههای زیادی وجود داشته باشد. مطالبی که هرکدامشان به تنهایی میتوانند سهمی در افزیش روحیه داشته باشند. این موضوع را در سرفصلهای مختلف و متنوعی ارائه کردهایم.
چه عواملی به سلامت روان کمک میکنند؟
هرچیزی که در زندگی به آن مشغول هستیم میتواند بر سلامت روان و افزیش روحیه موثر باشد. از کتابخوانی و مطالعه تا تغذیه. از سبک زندگی تا ورزش. در این بین از خانواده به عنوان عاملی موثر نمیتوان غافل شد. با در نظر گرفتن برخی از این عوامل که به آنها اشاره میکنیم، سلامت روح و روان خود را بالا ببرید. وضعیت خودتان را بهبود ببخشید و این انرژی مثبت را به جامعه نیز تزریق کنید.
سلامت روان و سبک زندگی
سبک زندگی رابطه مستقیم و تعیین کنندهای با سلامت روان دارد. به طور کلی میتوان گفت سایر سرفصلهای این مقاله، به نوعی زیرمجموعه مبحث سبک زندگی هستند.
سبک زندگی از نوع خوابیدن و بیدار شدن و صبحانه خوردن شروع میشود. تکتک کارهای روزمره ادامه شیوه زیست و زندگی ماست.
داشتن یک سبک زندگی مشخص و آگاهانه و تلاش برای ثبات در آن، میتواند به سلامت روان کمک زیادی کند.
برای افزایش روحیه، باید سبکی ویژه را در زندگی در نظر گرفت و از آن مراقبت کرد. باید بتوان فضای زندگی را مدیریت کرد و تنشهای زندگی را کنترل نمود.

سبک زندگی از چند جهت میتواند روحیه و سلامت روان را بالا ببرد؟
اول: رفتارها و عادتها و برنامههایی که در آن سبک وجود دارد؛ مثل تغذیه درست، خواب کافی، تعامل خوب با افراد دیگر، برنامههای توسعه فردی، اقدامات اجتماعی و … که همه اینها هریک به تنهایی میتواند در رشد و سلامت روان، نقش جدی داشته باشند.
دوم: اینکه یک فرد به شکلی آگاهانه میداند که دارای یک سبک زندگی مشخص و کنترل شده است. میداند خودش مدیر زندگی و افکار خویش است. این قدرت و توانایی را در خود یافته است که مسیر زندگی و افکارش را خودش کنترل میکند. این خودش به تنهایی یک حس خوب به انسان میدهد. حس خوب کنترل بر خویشتن، روحیه انسان را بالا میبرد و انرژی مثبت او را افزایش میدهد.
سوم: تلاش برای حفظ سبک زندگی به تنهایی یک اتفاقا بزرگ است. انسانها در مسیر کنترل ذهن و زندگی خود راه آسانی ندارند. کسی که تصمیم گرفته سبک زندگی خاصی داشته باشد، با چالشهای زیادی مواجه خواهد بود. مبارزه و تلاش برای حرکت در مسیر دلخواه انسان را قوی میکند. ذهن او و روحیه او را ارتقا میدهد. انسان قوی، به سلامت روان بسیار نزدیک است.
سلامت روان و خانواده
داشتن خانوادهای سالم، شاد و پویا نقشی جدی در ارتقا سلامت روان همه اعضا خانواده دارد. تصور کنید زن و شوهری که با عشق و علاقه در کنار هم زندگی میکنند، اختلافات خود را مدیریت میکنند، نقاط ضعف یکدیگر را پوشش میدهند، از هم حمایت میکنند، ارتباط زناشویی خوبی دارند و به یکدیگر و علایق همدیگر احترام میگذارند.
این خانواده اگر فرزند هم داشته باشند سلامت روان بالاتری دارند. فرق نمیکند فرزند نوجوان دارند یا کودک یا هر سن دیگری. تعدد فرزندان میتواند نقش جدی در سلامت روان آنها داشته باشد.
داشتن فرزندانی موفق مخصوصا اگر نوجوان موفق باشد همچنین قرار گرفتن در جایگاه والدین آگاه هرکدام میتواند سهم و نقشی مهم در این موضوع داشته باشد.

سلامت روان و تغذیه
تغذیه خوب و رژیم غذایی مناسب فقط ضامن سلامت جسم نیست؛ بلکه میتواند سهمی جدی در سلامت روح و روان نیز داشته باشد.
تغذیه سالم، در دو جهت میتواند برای سلامت روان کارکرد داشته باشد. جهت اول غیرمستقیم است؛ یعنی همان سلامت جسم. انسانی که جسم سالم دارد، روحیه بهتری دارد و انرژی مثبت بیشتری دریافت میکند. او به خاطر قابلیتها و تواناییهای بالایی که دارد، شور و نشاط بیشتری دارد.
جهت دوم مستقیما روی سلامت روان تاثیر دارد. غذاهای سالم، انواع ویتامینها و مواد غذایی مورد نیاز مغز، بر روحیه انسان و عملکرد مغز تاثیر مستقیم دارند. رژیم غذایی خوبی که بتواند بر حافظه، مقابله با افسردگی، افزیش تمرکز، بالا رفتن هورمونهای شادیآفرین و … تاثیر بگذارد، یعنی توانسته روحیه انسان را افزایش بدهد.
مطلب تکمیلی را بخوانید: نقش تغذیه در سلامت روان
سلامت روان و ورزش
اگر بگوییم ورزش یک معجزه است، حرف بیراهی نگفتهایم. در دنیای مدرن که میزان استرس زیاد شده است و بسیاری از کارها و حرکتها به دست تکنولوژی سپرده شده، ورزش مثل یک نجاتدهنده عمل میکند. به جرات میتوان گفت سلامت جسم، سلامت روح، بالا رفتن روحیه، ترمیم سبک زندگی، بهبود روابط، مقابله با افسردگی، درمان بسیاری از بیماریها در ورزش خلاصه میشوند.
برای رسیدن به سلامت روان باید برای ورزش کردن یک برنامه جدی و مناسب داشت؛ برنامهای منظم و مستمر. قرار نیست حتما به باشگاه برویم یا اینکه هزینههای هنگفتی بر سبد هزینههای خود اضافه کنیم. بلکه برخی اقدامات ساده و معمولی را باید در دستور کار قرار داد.
سلامت روان و مطالعه مستمر
کتاب و کتابخوانی و مطالعه مستمر در حوزه علاقهمندی میتواند حس خوبی به انسان بدهد. حس دانستن و بالا رفتن میزان اطلاعات در مورد موضوع مطلوب، به دلیل انرژی مثبتی که ایجاد میکند، منجر به افزایش روحیه و اعتماد به نفس خواهد شد. استمرار در مطالعه، نه تنها به دلیل ایجاد حس خوب، بلکه به دلیل بالا بردن تمرکز و آرامش میتواند عملکرد مغز را بهبود بخشد و به ارتقا سلامت روان کمک شایانی کند.
از دیگر سو، مطالعه حوزه شناخت انسان نسبت به دنیای پیرامون و خودشناسی او را بالا میبرد. کتابها سخن گویای کسانی هستند که به اطراف خود خوب نگاه کردهاند. گرچه ممکن است نویسندهها در خیلی از مطالبشان اشتباه کرده باشند، اما هنر نگاه کردن و اندیشیدن و قضاوت کردن را با کتاب خواندن خواهیم آموخت. آنچه آموختهایم خودش در توسعه سلامت روان ما را یاری خواهد کرد.
سلامت روان و یادگیری
یکی از راههای رسیدن به سلامت روان، یادگیری مستمر است. همیشه چیزی برای یادگیری داشته باشید. فرقی نمیکند در چه سنی هستید؛ یادگیری یک زبان جدید، تلاش برای قوی شدن در یک مهارت خوب و به دردبخور، چیزی که در آن استعداد و علاقه دارید، بالا بردن مهارتهای زندگی، مذاکره و ارتباطات. اینها مثالهای خوبی برای موضوع یادگیری هستند.
سلامت روان و مسافرت
مسافرت اگر از نان شب واجبتر نباشد، کم اهمیتتر نیست. کسی که غذا نخورد خیلی زود و کسی که مسافرت نرود، به آهستگی خواهد مرد.
مسافرت روحیه انسان را ارتقا میدهد. حس نشاط و شادی میآورد. گو اینکه در سفر، انسان مشکلاتش را با خودش نمیبرد. آنها را در محل زندگی باقی میگذارد و فضای بهتری را تجریه میکند؛ فضایی بدون تنشها و استرسهای روزانه
البته مسافرت به معنای لذت بردن است و نه در استرس مضاعف افتادن. اگر مسافرت میرویم تا با عکسهای سلفی به دیگران خودی نشان بدهیم، احتمالا از خیلی مزایای سفر غافل خواهیم شد.
در سفر به دنبال آرامش باشید؛ به دنبال دریافت حس و حال خوب از جایی که به آن علاقه دارید؛ طبیعت، یک جای تاریخی، یک مکان آئینی، فضایی تاریخی یا هر چیزی که حال شما را خوب میکند.
سلامت روان و مدیتیشن
مدیتیشن و مراقبه در صورتیکه به طور مستمر در زندگی ما جایگاه داشته باشند، به سلامت روان کمک شایانی خواهند کرد.
مدیتیشن میتواند از نظر فیزیولوژیکی و روانی تاثیرات مثبتی داشته باشد. کنترل و بهبود اضطراب، افسردگی و همچنین رفع اختلالات خواب از مزایای مدیتیشن است که رابطهای مستقیم با سلامت روان دارند.
در همین رابطه مدیتیشن در جهت بهبود حافظه و افزایش هوش نقش مشهودی دارد. بالارفتن خودآگاهی و تسلط بر ذهن نیز مواردی است که در جهت افزایش روحیه موثر هستند که همه اینها به وسیله مدیتیشن به دست میآیند.
ارتباطات سازنده با افراد
داشتن ارتباطات اجتماعی خوب و سازنده میتواند سلامت روان را تضمین کند. اصولا انسان موجودی است اجتماعی و حیات مادی و معنوی او وابسته به انسانهای دیگر است.
گرچه ممکن است برخی درونگرا باشند و از تنهایی انرژی مثبت بگیرند اما این به معنای انزوا و خلوتگزینی محض نیست. هرکسی به فراخور روحیات و شخصیت خود به مقداری مراوده با افراد پیرامون خود و سایر انسانها نیاز دارد. برآورده کردن این نیاز میتواند در جهت بهبود سلامت روان نقش پررنگی داشته باشد.
افرادی که دایره دوستیهای خود را مناسب با روحیاتشان تنظیم میکنند و در برنامهای مناسب ارتباطات دوستانه خود را تکرار میکنند شانس بیشتری برای افزایش سلامت روان دارند.
به طور مثال تماس تلفنی منظم با دوستان، شرکت در مهمانیهای دوستانه یا فامیلی البته به صورت ساده و صمیمی و نه رقابتجویانه، ارسال پیامهای دوستانه و احوالپرسی از دیگران و آشنایان. اینها همه حس خوب و انرژی مثبت تولید میکنند که به سلامت روح و روان کمک شایانی میکنند.
نرنجیدن و نرنجاندن
هنر نرنجیدن و نرنجاندن، هنری است والا و استثنایی. اینکه انسان دیگران را نرنجاند عالی است ولی کافی نیست. اینکه مهارت نرنجیدن از دیگران را نیز در خود تقویت کند، به کمال بیشتری رسیده است.
هنر نرنجیدن و نرنجاندن، شاه کلیدی اساسی برای ارتقا روحیه و سلامت روح و روان است. بسیاری از افرادی که از فقدان روحیه خوب رنج میبرند اهل رنجاندن یا رنجیدن از دیگران هستند. بنابراین بسیار باید مراقب بود که این مهم در زندگی مدیریت شود.
مراقبت مستمر از سلامت روان
سلامت روان چیزی نیست که یکبار به دست بیاید و ما دیگر کاری با آن نداشته باشیم. مراقبت مستمر، اقدامات ویژه، آشتی با خود و دیگران بسیار ضروری است.
اگر میخواهید از سلامت روان خود مراقبت کنید، گاهی باید در گوشهای خلوت و دنج، رفتارها و نگرشها و برنامههای خود را مرور کنید. کاستیها را شناسایی کنید. اگر لازم است مدیتیشن را بیشتر کرده و حتما برایش برنامهریزی کنید. اگر این روزها تنش زیادی داشتهاید، برایش فکری کنید.
توکل به خدا
اگر قرار باشد تنها یک راه برای سلامت روان معرفی کنیم، آن توکل به خداوند است. آرامشی که در این نگاه وجود دارد، همه چیز را در سایه خود قرار خواهد داد.
توکل به خدا یعنی زندگی بدون استرس؛ یعنی بدون نگرانیهای ویرانگر و ارتباطات سازنده با دیگران. با چنین روحیهای، نگرش مثبت در انسان قویتر میشود و با اراده بهتری چالشهای زندگی را مدیریت میکند. همه اینها به تعادل روانی و فکری و بالا رفتن روحیه مثبت کمک میکنند.
با توکل به خدا میتوان روحیاتی مثبت اندیشی، بخشیدن، دوست داشتن، قدردانی، نرنجیدن و نرنجاندن، رها کردن دغدغهها و … را تجربه کرد. روحیاتی که به افزایش سلامت روان منجر میشوند.
سوالات مهم و نکتههای کاربردی
چگونه میتوان روان سالمتری داشت؟
همانگونه که از ابتدای این مقاله روی آن اصرار داشتیم، حرکت به سوی سلامت روان، آن را تضمین میکند. سلامت روح و روان در یک نقطه متمرکز نیست. بلکه با اقدامات مداوم میتوان به این مهم دست یافت.
کتاب خوانی و مطالعه، نوشتن، به خاطر سپردن، بازیهای فکری، توجه به هنر، ورزش و خیلی چیزهای دیگر میتوانند به سالمتر نگاه داشتن روان کمک کنند.
چگونه از سلامت روان خود مراقبت کنیم؟
ممکن است خیلی افراد بر اساس شاخصهایی که در ابتدای این مقاله مطرح شد خود را در وضعیت روحی و روانی خوبی ببینند. حال خوبی دارند. اعتماد و عزت نفس در خود احساس میکنند. خیلی خوب میتوانند سطح انرژی مثبت خود را بالا بیاورند. حالا چنین افرادی برای ایجاد ثبات در این وضعیت خوب، چه کارهایی میتوانند انجام دهند؟
درخواست کمک از دیگران را فراموش نکنید. شاید این حرف کمی عجیب به نظر برسد اما واقعی است. انسانهای قوی دچار غرور نمیشوند بلکه میدانند در زندگی اجتماعی به دیگران هم نیاز دارند. با این کار خود را در جریان همیشگی زندگی اجتماعی نگه دارید.
نکته دیگر اینکه سلامت جسم خود را به شدت مورد مراقبت قرار دهید. تغذیه درست، خواب کافی، عدم استفاده از مشروبات الکلی و سیگار، ورزش و هر رفتار درستی را فراموش نکنید. هر کدام از اینها سلامت روان شما را به خطر خواهد انداخت. سرگرمی مورد علاقه خود را رها نکنید. برای آن برنامه داشته باشید.
مطلب تکمیلی را بخوانید: راهکارهایی برای مراقبت از سلامت روان
وسواس فکری چه تاثیری بر سلامت روان دارد؟ چگونه از شر آن خلاص بشوم؟
وسواس فکری یک اختلال بسیار مهم است که ریشه و عوامل زیادی دارد. از جمله افسردگی، درگیری و علل تربیتی در زمان کودکی و نوجوانی. برای درمان وسواس فکری و جلوگیری از اخلال در سلامت روان باید این افکار را مدیریت کرد. برخی مدام سعی میکنند آن را رها کنند و به کار دیگری برسند. اما این مشکل مثل یک دشمن سمج، دوباره به آنها حمله میکند و نهیتا پیروز میشود.
برای مقابله با این افکار و سالم نگاه داشتن روح و روان خود این تکنیکها را فراموش نکنید.
- ساعاتی مشخص از روز را به افکار مزاحم اختصاص بدهید. به آنها اجازه جولان بدهید. پس از پایان این زمان، افکار را متوقف کنید.
- بیکار نمانید.
- با دیگران بیشتر ارتباط داشته باشید.
- از انزوا پرهیز کنید.
- اهداف کوتاه مدت و بلند مدت داشته باشید و ذهن خود را به آنها معطوف کنید.
مطلب تکمیلی را بخوانید: وسواس فکری چیست و چگونه درمان میشود؟
15 دیدگاه در “سلامت روان”