داشتن یک ذهنیت قربانی به این معنی است که شما چالشهای خود را در زندگی به گردن دیگران میاندازید، حتی اگر نتوانید اقدامات منفی آنها را ثابت کنید.
همچنین ممکن است بسیاری از موارد را مقصر شرایط بدانید، که این موارد را همیشه ناعادلانه میدانید. اتفاقات بد ممکن است در زندگی رخ دهد.
آنچه در این مطلب میخوانید [ ]
ذهنیت قربانی چیست؟
داشتن یک ذهنیت قربانی به این معنی است که شما چالشهای خود را در زندگی به گردن دیگران میاندازید، حتی اگر نتوانید اقدامات منفی آنها را ثابت کنید. همچنین ممکن است بسیاری از موارد را مقصر شرایط بدانید، که این موارد را همیشه ناعادلانه میدانید.
اتفاقات بد ممکن است در زندگی رخ دهد. ممکن است شما قربانی جرمی مانند کلاهبرداری یا حتی تجاوز جنسی شوید. در چنین حالتی شما کاملاً حق دارید احساس کنید که همه چیز از کنترل شما خارج شده است، زیرا چنین چیزی وجود داشته است.
در این شرایط هر تصویری که به نوعی شما را مقصر بداند و مسئولیت کار را به شما برگرداند، فکر غلطی است. ذهنیت قربانی به سه باور اصلی متکی است:
1. اتفاقات بد رخ میدهد و ادامه خواهد داشت.
2. افراد یا شرایط دیگر مقصر هستند.
3. هرگونه تلاش برای ایجاد تغییر ناموفق خواهد بود، بنابراین تلاش کردن هیچ فایدهای ندارد.
ذهنیت قربانی اصطلاحی روانشناختی است که به شخص با منبع کنترل خارجی اطلاق میشود. این افراد اعتقادی ندارند که کنترل موفقیتها و ناکامیها را در دست دارند و اغلب احساس ناتوانی و بدون سرزنش میکنند.
آنها به خاطر بدبینی، ترس و خشم نسبت به دیگران رانده میشوند. در موارد شدید، آنها حتی ممکن است باور کنند که دیگران عمداً قصد آزار آنها را دارند.
در انتهای دیگر طیف، شخصی با منبع کنترل داخلی معتقد است که فرد سرنوشت خود را کنترل میکنند و موفقیت و شکستهای خود را به عملکرد خود نسبت میدهد.
شخصی که یک ذهنیت قربانی را در بر میگیرد، اغلب به دنبال جلب توجه یا همدردی است. آنها از درخواست آنچه که نیاز دارند پرهیز میکنند و برای بهبود وضعیت خود و یا حل مشکلات خود بسیار کم اقدام میکنند زیرا احساس میکنند بیفایده است.
آنها در تغییر اوضاع احساس ناتوانی میکنند، با این طرز فکر، همیشه تعداد نامتناسبی از چالشها وجود دارد که پیش روی آنها قرار میگیرد، زیرا آنها به طور موثر با وقایع زندگی خود کنار نمیآیند.
کاملاً طبیعی است که هر چند وقت یکبار برای خود متاسف شوید یا در برابر چالشی مانند مرگ عزیزان یا طلاق احساس ناتوانی کنید. اما اگر ذهنیت قربانی داشته باشید، تمام زندگی خود را از طریق دیدگاهی میبینید که این اتفاقات دائماً برای شما اتفاق میافتد و صرفا فقط شما چنین حوادثی را تجربه میکنید.
ذهنیت قربانی در واقع راهی برای جلوگیری از مسئولیت پذیری در قبال خود یا زندگی است. با اعتقاد به اینکه شما هیچ قدرتی ندارید، پس مجبور نیستید اقدامی انجام دهید.
از طرف دیگر، یک فرد سالم تشخیص میدهد که فراتر از وقایع بد تصادفی، بسیاری از اتفاقات زندگی به دلیل انتخابهایی که انجام داده است، رخ میدهند و آنها قدرت انتخاب متفاوتی دارند.
همچنین این افراد درک میکنند که وقتی حادثه ناگهانی رخ میدهد، هیچ ارتباطی با ارزش شخصی یا سزاوار یا سزاوار نبودن، ندارد.
چه عاملی باعث میشود که ذهنیت قربانی شکل بگیرد؟
مانند اکثر الگوهای رفتاری، ذهنیت قربانی یک رفتار آموخته شده است که میتوان آن را از دوران کودکی جستجو کرد. شما میتوانستید یاد بگیرید که نقش قربانی بازی کنید زیرا بزرگسالان اطراف خود را در حال انجام این کار تماشا میکنید.
به عنوان مثال مادر یا پدر شما همیشه احساس میکرد که کسانی همیشه در این دنیا برای گرفتن حق آنها در بیرون وجود دارد و روزانه از همه افرادی که به آنها ظلم کرده یا احساس میکند ظلم کردهاند شکایت میکند و شما نیز با دیدن این موارد از آنها برای توجه شخصی استفاده میکنید.
یا ممکن است شما یاد گرفته باشید که قربانی شوید زیرا این راهی برای زنده ماندن در دوران کودکی شما بوده است. در کودکی، همه ما به توجه و عشق احتیاج داریم و اگر توسط مراقبان خود به صورت رایگان ارائه نشود، ما میتوانیم راههای دریافت آن را پیدا کنیم. شاید در خانه خانوادگی شما تنها راه به دست آوردن توجه بیمار بودن، ضعف عمل کردن و یا با رخ دادن اتفاقات بد برای شما بوده است.
بسیاری از افرادی که دچار یک ذهنیت قربانی در زندگی هستند، از کودکی مورد سوء استفاده قرار گرفته اند. و این این اغلب شامل سوء استفاده جنسی است. در این موارد ناتوانی کودک احساس میشود، و بعد از سوء استفاده شرم عمیقی را کودک تجربه میکند و این شرایط میتواند به این معنی باشد که شما به بزرگسالی تبدیل میشوید که عزت نفس ندارد و دنیا را به عنوان مکانی خطرناک که در آن گم شدهاید، میبیند.

چگونه خود بزهکاری ایجاد می شود
ذهنیت قربانی یک ویژگی شخصیتی اکتسابی است، به این معنی که واکنشی به تجربیات شخص در زندگی است. در حالی که متاسفانه برخی از افراد در زندگی خود واقعا قربانی شدهاند، تفاوت زیادی بین قربانی شدن در یک واقعه غم انگیز و زندگی با ذهنیت قربانی وجود دارد. شخصی با ذهنیت قربانی احساس میکند زندگی نسبت به او ناعادلانه است و فکر میکند افراد دیگر یا وقایع مانع او میشوند. آنها نمیخواهند یا نمیتوانند مسئولیت خوشبختی، موفقیت یا رفاه خود را به عهده بگیرند.
ذهنیت قربانی و توهم مزایای این تفکر
دلیل اینکه بسیاری از افراد ذهنیت قربانی را در پیش میگیرند این است که اغلب برای آنان مزایای را به همراه دارد البته این موارد را نمیتون مزایا خواند ولی از دید یک فرد با ذهنیت قربانی میتوان برای او مزایایی را به همراه داشته باشد. در اینجا به بعضی از این موارد اشاره میکنیم.
فرد مسئولیت هیچ کاری را به عهده نمیگیرید.
بسیار مورد توجه قرار میگیرید.
افراد دیگر برای فرد متاسف هستند.
دیگران کمتر از فرد انتقاد میکنند.
فرد به آنچه میخواهید میرسد.
مردم به داستانهای شخص گوش میدهند.
در زندگی فرد همیشه اتفاق جالبی (یعنی نوعی درام) جریان دارد.
احساس میکنند حق شکایت دارید.
برخورد با ذهنیت قربانی در محیط کار
اگر با شخصی با ذهنیت قربانی کار میکنید، ممکن است متوجه شده باشید که آنها اغلب منتظر میمانند تا دیگران به آنها بگویند چگونه کاری را انجام دهند. آنها فاقد ابتکار عمل هستند، بلاتکلیفی زیادی از خود نشان میدهند و درگیر و فعال نیستند. این فرد ممکن است دائماً از وضعیت شغلی خود شکایت کند و غالباً ادعا میکند که از نقشها و مسئولیتهایش نامشخص است. آنها منتظر میمانند تا رئیس به آنها توضیح دهد تا پاسخهای مورد نیاز خود را به دست آورند.
رهبران و رؤسا ممکن است برخورد با همکاران و گزارشهای مستقیم که فرد دارای ذهنیت قربانی است را ناامید کننده بدانند. یک قربانی میتواند به شدت مانع بهره وری در محل کار شود و مانع رسیدن تیم یا سازمان به اهداف خود شود. اعتماد، روحیه و روابط بین فردی قوی در اکوسیستم آنها نیز ممکن است آسیب ببیند.
چگونه میتوان فهمید که دچار ذهنیت قربانی شده ایم؟
در اینجا به بعضی از علائمی که نشان میدهد فرد دچار ذهنیت قربانی شده است را بیان میکنیم:
شما تمام مشکلات خود را فاجعه بار میدانید
افرادی که مشکلات را فاجعه بار میدانند همیشه به بدترینها فکر میکنند. فاجعه بار دانستن مشکلات شما زمانی قابل درک است که به خود اجازه میدهید باور کنید که حتی کوچکترین ناراحتیها پایان جهان است. اگر همیشه تصور کنید که بدترین اتفاق خواهد افتاد، جهان به شما گوش میدهد و دقیقاً همان چیزی را که میخواهید به شما میدهد.
احساس ناتوانی میکنید
هنگامی که با ذهنیت قربانی زندگی میکنید یکی از سختترین مواردی که باید با آن کنار بیایید احساس ناتوانی است. وقتی اتفاقات بدی رخ میدهد، فرد احساس میکند هیچ کنترلی بر وضعیت موجود ندارد.
وقتی در چنین شرایطی شرایط قرار گرفتید، روی چیزهایی تمرکز کنید که میتوانید کنترل شما را تغییر دهد. یافتن چیزی که بتوانید آن را کنترل کنید میتواند به شما کمک کند احساس کنید که مقداری از قدرت خود را پس گرفتهاید و این یک قدم بزرگ برای غلبه بر ذهنیت قربانی است. راه دیگر برای رهایی از احساس ناتوانی، تمرین گفتن «نه» است. لازم نیست همه کارهایی را که از شما انتظار میرود انجام دهید.
شما درگیر گفتگوی منفی با خود میشوید
اعتماد به نفس ارتباط مستقیمی با ذهنیت قربانی دارد. وقتی کسی دچار چنین اختلالی میشود، ناخودآگاه تمام تلاش خود میکند تا کارهای او با ذهنش همخوانی داشته باشد. اگر اعتقاد دارید که شما لایق و سزاوار هیچ چیزی نیستید، همیشه احساس خواهید کرد که دنیا برای شما هیچ فرصتی را به وجود نخواهد آورد. به همین خاطر اعتقادات مخرب رفتار قربانی را تغذیه میکند، تا جایی که خودکشی کردن به یک امر عادی تبدیل میشود.
شما فکر میکنید که دنیا با شما سر ناسازگاری دارد
اگر احساس میکنید دنیا دائما در تلاش است شما را آزار دهد یا شما را بیچاره کند، باید بدانید که شما دچار ذهنیت قربانی شده اید.
چگونه ذهنیت قربانی را متوقف کنیم؟
اولین قدم برای بیرون کشیدن از ذهنیت قربانی، درک و پذیرفتن این واقعیت است. گام بعدی این است که افکار خود را از احساس قربانی بودن به درک اینکه شما یک فرد زنده هستید تغییر دهید. وقتی فهمیدید دیگر دیگر قربانی شرایط زندگی خود نیستید، شما از هر قید و بندی آزاد خواهید شد. اگر میخواهید یک فرد کاملا آزاد و سرزنده واقعی باشید، باید توجه خود را کمتر به ایمنی و امنیت و بیشتر به ایجاد خودباوری مثبت معطوف کنید.
افراد آزاد و سرزنده میدانند که آنها مدیرعامل زندگی خود هستند، به این معنی که آنها مسئولیت تمام اتفاقات، چه خوب و چه بد را به عهده میگیرند. همچنین، به جای دیدن جهان از دریچه سیاه و سفید، سعی میکنند به صورت عقلانی با اتفاقات رو به رو شوند.
همچنین برای عبور از ذهنیت قربانی سعی کنید مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرید، وقتی مسئولیت زندگی خود را به عهده میگیرید، بر افکار، احساسات و اعمال خود مالکیت میگیرید. شما زندگی را با شرایط و میل خود طراحی میکنید زیرا میدانید که قدرت خلق واقعیت را دارید.
علاوه بر این لازم است که یک نگرش قدرشناسانه را اتخاذ کنید، اساس قربانی شدن در احساس «فقدان» است، انگار هرگز چیزی کافی نیست. عکس «کمبود» «فراوانی» است، جایی که سپاسگزاری این نقش را بازی میکند. سریعترین راه برای جلوگیری از قربانی شدن، اتخاذ نگرش سپاسگزارانه است.
در آخر باید گفت که شما برای رهایی از این ذهنیت باید مثبت بیندیشید. قربانی شدن از افکار منفی رشد میکند. بهترین راه برای تغییر از یک قربانی به یک پیروز تغییر تفکر است. به جای جستجوی چیزهای بد، در میان هر چالشی راه حلی را پیدا کنید. افکار شما واقعیت شما را میآفریند. وقتی شروع به تمرکز روی موارد خوب میکنید، چیزهای مثبت بیشتری را به زندگی خود جذب میکنید.