آنچه در این مطلب میخوانید [ ]
عزتنفس چیست؟
اعتمادبهنفس چه تعریفی دارد؟
هر کدام از ما بارها این کلمات را شنیدهایم؛ اما آیا تعریف دقیقی از آنها را بلدیم و تفاوت عزتنفس و اعتمادبهنفس را میدانیم؟
این دو با وجود شباهت ظاهری با یکدیگر ما دارای تفاوتهایی ظریف نیز هستند. عزتنفس حسی است که انسان را از ردنکردن خط قرمزهای خود و رد نشدن از ارزشها و باورهای درونی کمک میکند؛ حسی که نمیگذارد در موقعیتهای خاص، به هر دلیل، خود را و چیزهایی را که در ذهن و روحمان باارزشند، از یاد ببریم و به اصطلاح به رنگ جماعت شویم.
اعتمادبهنفس، وجود نیرویی در درون هر انسان است که او را به سوی توانستن هل میدهد؛ نیرویی که آنقدر نیرومند است که میتوان با تکیه بر آن، کارهای نشدنی به ظاهر را شدنی کرد؛ حسی که در صورت نداشتن آن، حتی مهارتهایی را که قادر به انجام آنها هستیم هم به مرور توانایی انجامشان را از دست میدهیم!
تفاوت عزتنفس و اعتمادبهنفس در پیچیدگی مفهومی بین این دو هم هست. اعتمادبهنفس ملموستر و قابلدرک تر از عزتنفس است. عزتنفس طبق گفته روانشناسان، به نوعی همان سلامت ذهن است. به مفهوم دقیقتر، عزتنفس یعنی باورداشتن توانمندیها و (احترام) به این توانمندیها و ارزشها. براساس تعریفی دیگر، عزتنفس همان احساس ارزشمندی نسبت به خود است.

تفاوت عزتنفس و اعتمادبهنفس
اعتمادبهنفس طبق تعریف همان کارشناسان، همان خودباوری است؛ یعنی براساس تجربهها و توانمندیهایی که از قبل از خود نشان دادهایم، اطمینان داشته باشیم که در انجام کارهای بعدی یا حتی مشکلات و درگیریها هم مثل قبل عمل کرده و با سربلندی آنها را به سرانجام خواهید رساند.
تفاوت عزتنفس و اعتمادبهنفس، میتواند به همین مسئله نیز برگردد. عزتنفس باور ذهنی است که شاید در لحظه نمود بیرونی نداشته باشد، اما اعتمادبهنفس باوری ذهنی است که در هر زمانی ممکن است ظهور و بروز خارجی داشته باشد.
شناخت تفاوت عزتنفس و اعتمادبهنفس
شناخت تفاوت عزتنفس و اعتمادبهنفس، میتواند به شناخت بیشتر از خودمان و در نتیجه تقویت در هر کدام از این دو که در آنها ضعف داریم، بینجامد. مادامی که خودمان را نشناسیم و تفاوت این دو مفهوم اساسی را نفهمیم، شاید به اشتباه فکر کنیم اعتمادبهنفس بالایی داریم؛ در حالی که شاید اصلا اینطور نباشد! در مورد عزتمندی نفسمان هم به همین ترتیب. گاهی اوقات با شناخت مفهوم اصلی این دو، ریشه اصلی بعضی از اختلالات بهراحتی توسط درمانگر پیدا میشود.
بهتر است بدانیم که نباید راجع به بحث اعتمادبهنفس، میزان آن را در وجودمان به همه مهارتها تعمیم دهیم؛ به این معنی که اعتمادبهنفس بالا یا پایین داشتن اینطور نیست که در همه زمینهها باشد. بنابراین اگر در یک زمینه احساس میکنیم اعتمادبهنفس بالایی نداریم، دلیلی وجود ندارد که تصور کنیم راجع به همه مهارتها همین طور هستیم. بهتر است این مفهوم را با مصادیقش در ذهن داشته باشیم. مثلا «در رانندگی اعتمادبهنفسم پایین است» و یا امثال این!
همچنین در رابطه با اعتمادبهنفس کاذب نیز به همین قضیه برمیگردیم. اگر تصور اعتمادبهنفس بالا در همه کارها را داشته باشیم، دراینصورت به مفهوم اعتمادبهنفس کاذب خواهیم رسید که خود میتواند شروع بسیاری از مشکلات بعدی باشد.

تفاوت عزتنفس و اعتمادبهنفس
– اعتمادبهنفس میتواند عزتنفس را بسازد. اگر ما به مهارتها و تواناییهای خودمان در حد معقول نگاه کنیم و باور داشته باشیم، احساس ارزشمندی پیدا کرده و بابت همین احساس خوشایندی که از خودمان پیدا میکنیم، قطع به یقین اجازه از بین رفتنش را به هر دلیل نخواهیم داد و این همان عزتمندی نفس ماست.
پس اولین تفاوت عزتنفس و اعتمادبهنفس، در همین جزء و کل بودن آنهاست؛ درحالی که مکمل یکدیگرند.
– تفاوت عزتنفس و اعتمادبهنفس در این است که معمولا اعتمادبهنفس سبب بروز اتفاق یا به عبارتی کارکرد بیرونی خواهد شد، اما معمولا عزتنفس حسی درونی است که کارکرد بیرونی خود را در احساس ارزشمندی و شادی نشان میدهد.
– تفاوت مهمبودن عزتنفس و اعتمادبهنفس سومین تفاوت عزتنفس و اعتمادبهنفس است؛ به این معنی که عزتنفس یک خاصیت پایه و مفهوم اصلی است و ارزشمندبودن را کلا بیان میکند، اما اعتمادبهنفس میتواند در کاری وجود داشته باشد یا خیر.
مثلا فردی عزتنفس بالا را در همه شرایط دارا است، اما ممکن است اعتمادبهنفس در انجام یک کار را داشته و یا نداشته باشد!
– ما به طور مختصر از حس اعتمادبهنفس بیش از اندازه یا همان اعتمادبهنفس کاذب سخن گفتهایم. تفاوت عزتنفس و اعتمادبهنفس در این مورد هم وجود دارد. ما عزتنفس کاذب نداریم، اما اعتمادبهنفس کاذب داریم. عزتنفس هر چه بیشتر باشد، نهتنها مشکل و توهمی ایجاد نمیکند که در سلامت ذهن و روح ما بیشتر اثرگذار خواهد بود، اما در رابطه با اعتمادبهنفس کاذب، دقیقا عکس این قضیه اتفاق خواهد افتاد.
– عزتنفس در همه جنبهها وجود دارد و نمیتوانیم آن را فقط منحصر به یک یا چند موضوع بکنیم. اما در مورد اعتمادبهنفس، اینطور نیست که در همه کارها دارای اعتمادبهنفس بالا باشیم. تفاوت عزتنفس و اعتمادبهنفس، دراین جنبه هم وجود دارد.
– یک مورد مهم در تفاوت عزتنفس و اعتمادبهنفس این است که اعتمادبهنفس را با تمرین و روشهای محتلف میتوان افزایش داد، اما برای افزایش عزتنفس به همین راحتی نمیتوانیم راهکار تجویز کنیم.
البته این دو شباهت هایی هم با یکدیگر دارند از جمله در رابطه با داشتن یا نداشتن و کم داشتن هر کدام از این دو حس، باید بگوییم که هر دو از دنیای اطراف ما و آدمهای اطراف ما بسیار تاثیر میگیرند.
هر دو میتوانند در وجود افراد مختلف کم یا زیاد باشند و به نوعی با یکدیگر در ارتباط هستند و میتوانند مکمل یکدیگر باشند.

چرا باید تفاوت عزتنفس و اعتمادبهنفس را بدانیم؟
با شناخت بهتر این دو مفهوم و شناخت تفاوت عزتنفس و اعتمادبهنفس، دیگر این دو احساس و مفهوم روانشناختی را که تاثیر بهسزایی در پیشرفت یا عدم پیشرفت ما خواهند داشت، به جای هم به طور اشتباه استفاده نمیکنیم.
اگر بدانیم در چه موردی اعتمادبهنفس پایینی داریم، سعی در بهتر شدن این حس خواهیم کرد و با تمرین و ممارست این اتفاق خواهد افتاد. اما اگر به اشتباه تصور این را داشته باشیم که عزتنفس ما پایین است، نهتنها بهراحتی نمیتوانیم آن را دچار تحول کنیم، بلکه عدم رضایتمندی از خویشتن خویش را جایگزین عدم مهارت میکنیم.
این جایگزینی، اثرات بد و غیرقابلجبرانی را به جا خواهد گذاشت. ناتوانی در انجام یک کار را میتوان به مرور جبران و تبدیل به توانایی کرد، اما عدم رضایت از خود را نمیتوان بهراحتی تبدیل به رضایتمندی کرد. در ضمن اینکه نداشتن مهارت در انجام کاری فقط باعث انجامنشدن همان کار خواهد شد، اما نداشتن عزتنفس در همه احوالات ما تاثیر خود را خواهد گذاشت.
در حقیقت با داشتن عزتنفس، از خودمان، به همان شکل که هستیم، راضی خواهیم بود و میتوانیم احساساتمان را بازگو کنیم. خودمان را دوست داریم و به آنچه که هستیم، میبالیم. حد و مرزی برای خود و افکارمان و عملکردمان قائلیم که بهراحتی دچار دگرگونی و تغییر نخواهد شد، مخصوصا در بزنگاهها.
البته عزتنفس را نباید با غرور اشتباه بگیریم. در عزتنفس واقعی به همان اندازه که خودمان را دوست داریم، برای عزتنفس اطرافیانمان هم احترام و ارزش قائل خواهیم بود.
تفاوت عزتنفس و اعتمادبهنفس
وقتی اعتمادبهنفس خوبی داشته باشیم، نشانههایش ارتباط برقرارکردن خوب و قوی با دیگران، اطمینان به خود در انجام کارها، عدم اتکا به خود، نترسیدن از خطرات احتمالی و قدرت ریسک بالا و… میتواند باشد.
تفاوت عزتنفس و اعتمادبهنفس را مسلما به طور عملی بهتر میتوانیم بفهمیم و درک کنیم. اما تا همین جا، با وجود مفاهیم تئوریک هم تا اندازه زیادی توانستیم به مفهوم این تفاوت پی ببریم.
بهتر این است که تمرین کنیم در کنار اعتمادبهنفس بالا، حس خوشایند دوست داشتن خودمان و ارزشمند دانستن داشتههای فکریمان، باورهایمان را هم بالاتر ببریم.
این دو مفهوم در کنار هم کاملتر خواهند بود و نتایج بهتری را هم در زندگی روزمره از خود به جای خواهند گذاشت.
امید که با مطالعه این مقاله توانسته باشیم در شناخت بهتر مفاهیمی چون عزتنفس و اعتمادبهنفس و همچنین تفاوت عزتنفس و اعتمادبهنفس، به شما کمک کرده باشیم.