واژه ی "تراپی" Therapy در فارسی "درمان" ترجمه شده. اما با توجه به استفاده ای که در مراکز اکادمیک و درمانی سایر کشورها از این واژه میشه، من بهتر میبینم که معنی "مکمل درمان" رو در نظر بگیرم. مثلاً عمل جراحی برای دیسک کمر، یک روش "درمانی" هست، ولی تمرینات و حرکات ورزشی فیزیوتراپی، یک روش "مکمل درمانی" برای بیمار دیسکی محسوب میشه ...
ادامهموسیقی مانند یک دوست است. گوش دادن به موسیقی انسان را هیجان زده شاد ، و یا حتی ناراحت میکند. اما ظاهرا موسیقی فقط سرگرمی نیست. بلکه از موسیقی به عنوان یک روش درمانی استفاده می شود، موسیقی می تواند فواید بسیاری برای سلامتی داشته باشد ...
ادامهفعالیت ذهنی و انجام کارهای خلاق ممکن است به پیشگیری از زوال عقل در سالمندی کمک کند.همه میدانیم که ورزش برای سلامت جسمیمان خوب است و در سالهای اخیر پژوهشها در حیوانات و برخی از پژوهشهای انسانی نشان داده است که ورزش همچنین ممکن است تواناییهای ذهنی را هم بهبود بخشد ...
ادامهدر دوران باستان ارتباط نزدیکی بین موسیقی و شفا وجود داشت. در یونان باستان این همبستگی به یکی از خدایان یونان «آپولو » شخصیت و شکل داده است. آپولو هم خدای موسیقی و هم خدای طب بود. یونانیان معتقد بودند که امراض نتیجه عدم هارمونی در وجود فرد است و ...
ادامهموسيقيدرماني، (موزيكتراپي) روشي در كنار علم پزشكي است كه در آن افراد دوره ديده، موسيقي را به شيوه تخصصي به كار ميبرند. برنامهها به گونهاي طراحي شدهاند كه به بيماران كمك كند در نبردهاي جسمي، عاطفي، روحي، ذهني و اجتماعي پيروز شوند. حيطه كاربرد آن از بهبود بيماران سالمند در كلينيكها، تا كاهش استرس و دردهاي زايمان را فرا ميگيرد ...
ادامهدر كلينيكهاي بازپروري، اغلب از موسيقي براي كمك به بازسازي الگوي مهارتهاي جسمي استفاده ميكنند. ميزان اندروفين (تسكين دهنده طبيعي درد) با گوش دادن به موسيقي افزايش يافته، ميزان هورمونهايي كه باعث استرس ميشوند، كاهش مييابد. اين تأثيرات شايد بتواند تا اندازهاي علت تأثير موسيقي در بهبود سيستم ايمني را توضيح دهد ...
ادامهتنوع در نوع موسيقي ممكن است در آفرينش احساس آرامش، تنش، هيجان يا عشق استفاده شود. لالايي گفتن نيز قرنهاست كه براي آرام كردن كودكان و نوزادان و خواباندن آنها مرسوم است. همچنين موسيقي ميتواند براي بيان صريح احساسات و بدون استفاده از كلام بهكار برده شود كه در بعضي موارد، وسيله درماني مناسب و قابل استفادهاي است ...
ادامهموسيقي، تمريني است براي كنترل حركتها و همكاري گروهي. همچنين گوش دادن به موسيقي احساس نياز به اجتماعي بودن و ارتباط داشتن را بيشتر ميكند. آواز خواندن باعث بهتر سخن گفتن، هماهنگي و كنترل تنفس ميشود. بهياد آوردن اشعار و آهنگها نيز تمريني مناسب است براي افراد معلول و كساني كه دچار آسيبهاي مغزي هستند ...
ادامهموسيقيدرماني در بيمارستانها براي كساني كه بيمار هستند يا براي جراحي آماده ميشوند يا در بخش مراقبتهاي پس از عمل هستند، بسيار سودمند است. كودكان ميتوانند با تمرين موسيقي، اعتماد به نفس خود را بيشتر كنند. نوزادان خيلي بيشتر از بزرگسالان از موسيقي لذت ميبرند ...
ادامهموسيقي براي لذت بردن، آرامش بيشتر و تسكين درد، بهترين راه براي آنهاست و فرصتي است براي اجتماعي باقي ماندن سالمندان. همچنان ميتواند در بهبود كساني كه به بيماري آلزايمر مبتلا هستند، اثرهاي چشمگيري داشته باشد، حتي بهطور موقت. موسيقي در كاهش هيجان كه در نشانههاي عمومي آلزايمر وجود دارد، مؤثر است ...
ادامهدرد، اضطراب و افسردگي از بزرگترين مواردي هستند كه در نهايت سبب بيماري ميشوند، چه براي كساني كه در بيمارستانها هستند و چه براي ديگران. موسيقي ميتواند دردها را با كاهش اندورفين و افزايش آرامش، تسكين دهد و فرصتهايي را براي بيماران به وجود آورد كه با صحبت كردن درباره ترسهايي كه از مرگ و اهتزار دارند، به كاهش ترس خود كمك كنند ...
ادامهزناني كه در هنگام دردهاي زايمان به موسيقي گوش داده، درد كمتري داشتهاند. گوش دادن به موسيقي با زبان آشنا و با همراه تصويرسازي مثبت، مؤثرتر است و بيشتر كمك ميكند. حركات مادر كمك ميكند كه بچه براي زايمان در موقعيت مناسبي قرار گيرد ...
ادامهتمام حقوق این سایت متعلق به مجله موفقیت می باشد.